اگر حدثهاى متعدده از شخص سر زده باشد، يك وضوء بگيرد به قصد رفع همه يا به قصد رفع طبيعت حدث يا به قصد قربت بدون قصد رفع حدث، كفايت مىكند. و اگر قصد يكى معين كند نيز كافى است و بقيه نيز مرتفع مىشود مگر آن كه قصد كند رفع بعض دون بعض را، كه در اينجا باطل است زيرا كه مرجع آن به قصد عدم رفع مىگردد.
مسأله 6
هر گاه از براى وضوء واجب، چند غايت باشد مثل نماز واجب و مس كتابت واجب و طواف واجب مثلًا، پس يك وضوء بگيرد به قصد جميع، امتثال امر همه شده و ثواب همه را دارد. و اگر قصد بعضى از آنها كند حاصل مىشود امتثال نسبت به آن و ثواب همان را دارد، لكن صحيح است نسبت به جميع و ادا مىباشد نسبت به آن چه كه قصد نكرده و هم چنين است هر گاه از براى وضوء مستحب چند غايت باشد و هم چنين است هر گاه جمع شود غايات واجبه و مستحبه نيز. پس جايز است آن كه قصد جميع كند و ثواب همه را درك كند و آن كه قصد بعض كند نه همه و اگر چه آن چه را قصد كرده غايت مندوبه باشد و صحيح است با آن اتيان جميع غايات.
فصل چهارم در بعض مستحبات وضوء است
اول
اين كه آب وضوء به قدر يك مد باشد كه چهار صاع است و صاع ششصد و چهارده مثقال و ربع است پس صد و پنجاه و سه مثقال و نيم و يك نخود و نيم است و از يك چارك من تبريزى، شش مثقال و ده نخود و نيم كمتر است.
دوم
مسواك كردن پيش از وضوء و آن ماليدن چيزى است به دندان به جهت پاك كردن چرك، اگر چه با انگشت باشد لكن افضل اين است كه از چوب تر باشد و بهتر آن است كه از چوب درخت اراك باشد.
سوم
آن كه اگر از ظرف وضوء مىگيرد، آن را در طرف راست خود گذارد.
چهارم
آن كه دستها را پيش از آن كه در آن ظرف كند يك دفعه از بند دست بشويد اگر بول يا خواب كرده باشد و دو نوبت بشويد، اگر غائط كرده باشد.