بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 121كه مشرف بر بيرون آمدن از آب مىشود جريان آب بر آن غَسل وضوئى باشد تا مسح به آب جديد نشود و در شستن دست راست نيز بايد چنين كند مگر آن كه قدرى از دست چپ را به طريق غير ارتماسى بشويد كه دست راست در آن اعمال شود.
مسأله 23
اگر كسى در زير باران بايستد و به باريدن باران بر صورتش به قصد وضوء، دست بمالد از بالا به پائين و هم چنين كند در دستها، وضوء او صحيح است با مراعات اين كه مسح به بقيه آب وضوء شود نه به آب جديد. و هم چنين است اگر در زير ناودان بايستد، بلكه اگر باران همهى اعضاى او را تر كرده باشد و او دست بمالد بر صورت و دستها به قصد وضوء، كافى است اگر جريان صدق كند. و هم چنين است اگر برود زير آب و بعد كه بيرون آمد و بدن او تر است، چنين كند.
مسأله 23
هر گاه شك كند در چيزى كه آيا از ظاهر محسوب است يا از باطن، احوط آن است كه او را بشويد مگر اين كه در سابق از باطن محسوب مىشده و حالا شك مىكند كه آيا ظاهر گرديده يا نه؟ چنانچه شستن آن معين است هر گاه در سابق ظاهر بوده و حالا شك مىكند كه آيا باطن گرديده يا نه؟
سوم
از واجبات وضوء، مسح سر است به رطوبت آب وضوء كه در دست باقى مىماند. و واجب است كه بر پيش سر واقع شود يعنى ربع مقدم از سر، پس كافى نيست مسح بر غير آن موضع، و اولى و احوط مسح بر ناصيه است كه ميان دو سفيدى دو جانب بالاى پيشانى است از مقدم سر و كفايت مىكند در آن مسمى اگر چه به قدر عرض يك انگشت يا كمتر باشد و افضل بلكه احوط آن است كه به قدر عرض سه انگشت باشد و بهتر آن است كه به سه انگشت هم باشد و در پائين كشيدن مسمّاى آن كافى است اگر چه بهتر اين است كه به قدر طول يك انگشت بكشد پس بنا بر اين اگر بخواهد درك افضل كند، بايد سه انگشت بگذارد بر ناصيه و همه را با هم به قدر درازى يك انگشت بكشد از بالا به پايين. و جايز است مسح از پايين به بالا، لكن احوط خلاف آن است و واجب نيست وقوع مسح بر بشره، بلكه جايز است مسح كردن بر روى موى مقدم از سر به كشيدن از حد سر تجاوز نكند پس جايز نيست مسح بر مقدارى