بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 17قبول مىشود قول او از حيث آن كه مخبر عادل است، نظير خبر دادن عامى عادل و هكذا و اما موضوعات مستنبطه شرعيه مثل نماز و روزه و نحو آنها پس تقليد در آنها جارى است، مثل احكام عمليه.
مسأله 65
معتبر نيست اعلميت، در چيزهايى كه امرش راجع به مجتهد است، مگر در تقليد. و اما ولايت بر ايتام و ديوانگان و اوقافى كه متولى ندارد و وصايايى كه وصى نيست از براى آن و نحو آنها، پس معتبر نيست در آنها اعلميت مجتهد. بلى، احوط در قاضى آن است كه اعلم اهل بلد باشد و غير بلد نيز، از جاهايى كه حربى نيست در مرافعه كردن به نزد آن.
مسأله 66
هر گاه رأى مجتهد از مسأله برگشت، آيا واجب است كه مقلدين خود را اعلام به آن نمايد يا نه؟ در آن تفصيل است، به اين نحو كه اگر فتواى سابق او موافق است با احتياط، ظاهر آن است كه اعلام واجب نباشد. و اگر مخالف است با احتياط، احوط بلكه اقوى اعلام است.
مسأله 67
جايز نيست از براى مقلد اجراء اصالت برائت و اصالت طهارت و استصحاب در شبهات حكمية. و اما در شبهات موضوعيه، پس جايز است بشرط آن كه مجتهد او قائل به حجيت آنها باشد. مثلًا هر گاه شك كرد در عرق جنب از حرام كه آيا نجس است يا نجس نيست؟ نمىتواند اجراء اصل طهارت كند در آن لكن اگر شك كرد در آن كه آيا به اين آب مثلًا نجاستى ملاقات كرده يا نه؟ جايز است كه اجراء اصل طهارت كند بعد از آن كه مجتهد او جايز بداند آن اصل را.
مسأله 68
مجتهدى كه عادل نيست يا مجهول الحال است، جايز نيست تقليد او، و اگر چه موثق باشد در نقل فتاوى خود. و لكن فتاوى او براى عمل خود او معتبر است چنانچه نافذ نيست حكم او و نه تصرفات او، در امور عامه و نه ولايت او، در اوقاف و وصايا و اموال صغار و غائبين.
مسأله 69
اگر پيش از نماز ملتفت بود جهل يا نسيان خود را و بدون عذر، تحصيل مسأله نكرد و مشغول به نماز شد، نمازش باطل است به جهت تردد و متزلزل كردن حتى در مسأله جهر و اخفاف، در صورت التفات به جهل در حكم جهر و اخفاف كه لازم است تحصيل آن.
مسأله 70
رجوع به كتب معتبره از علماء رضوان اللَّه عليهم به جهت عمل كردن به ادعيه و زيارات