مضمضه و استنشاق بعد از شستن دستها. و بهتر اين است كه هر يك، سه دفعه باشد لكن يك دفعه نيز كافى است.
چهارم
اين كه آب در غسل ترتيبى به قدر يك صاع باشد و آن ششصد و چهارده مثقال و ربع مثقال است كه يك من تبريز باشد الّا بيست و پنج مثقال و سه ربع مثقال.
پنجم
كشيدن دست بر جسد براى زيادتى استظهار، اگر وصول آب توقف بر آن نداشته باشد و الّا واجب است.
ششم
تخليل چيزهائى كه مانع نباشد از وصول آب زيادتى استظهار و با فرض اين كه مانع باشند يا مشكوك باشد مانع بودن آنها، واجب است مانند انگشترى و موى و دست بند و امثال اينها.
هفتم
مكرر شستن هر يك از اعضاء ثلاثه در غسل ترتيبى تا سه دفعه.
هشتم
تسميه در حين شروع و اقل آن گفتن، بسم اللَّه و افضل بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم است.
نهم
خواندن دعاى مأثور در حال اشتغال به غسل و آن دعا اين است: «اللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِى وَ تَقَبَّلْ سَعْيِي وَ اجْعَلْ ما عِنْدَكَ خَيْراً لِي اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى مِنَ التَّوَّابِينَ وَ اجْعَلْنِى مِنَ الْمُتَطَهِرينَ» و اگر اين دعا نيز بخواند خوب است و «اللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِى و اشْرَحْ صَدْرِي وَ أَجْرِ عَلَى لِسانِى مَدْحَتَكَ وَ الثَّناءَ عَلَيْكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي طَهُوراً وَ شِفاءً وَ نُوراً إِنَّكَ عَلَى كُلُّ شَيءٍ قَدِيرٌ» و اگر اين دعا را بعد از فراغ از غسل نيز بخواند اولى است.
دهم
موالات و ابتداء به اعلى است در هر يك از اعضاء، در غسل تربيتى.
[مسائل]
مسأله 1
مكروه است در غسل استعانت به غير، در مقدمات قريبهى آن به نحوى كه در وضو گذشت.
مسأله 2
استبراء كردن به بول پيش از غسل شرط در صحت غسل نيست، بلكه فائدهى آن واجب نبودن غسل است، هر گاه رطوبت مشتبه به منى از او بيرون آيد. پس هر گاه استبراء نكرده غسل كرد و نماز خواند، بعد از او منى يا رطوبت مشتبه بيرون آمد، نمازش باطل نيست لكن واجب است غسل كند چنانچه بعد مذكور مىشود.
مسأله 3
هر گاه شخصى كه به سبب انزال منى جنب شده بود غسل كرد، پس از آن رطوبت مشتبهى ما بين بول و منى از او خارج شد، پس اگر پيش از غسل، استبراء به بول نكرده، اين رطوبت حكم منى دارد پس واجب است غسل كند براى آن. و اگر استبراء به بول كرده بوده، لكن