بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 187خون تفاوت داشته باشد در اوصاف حيض، مثل آن كه چند روز حار باشد و چند روز حرقت و سوزندگى داشته باشد يا چند روز سرخ باشد و چند روز سياه اين محقق تميز نيست بلكه به اين است كه بعضى به صفات حيض باشد، [و] بعضى به صفات استحاضه.
مسأله 13
بعضى از علما گفتهاند كه: «بايد رجوع كند به عادت اقران بعد از فقد اقارب و خويشان، پس از آن رجوع كند به تخيير ما بين اعداد.» و اين فرمايش دليلى ندارد پس بايد رجوع كند به تخيير، بعد از فقد اقارب.
مسأله 14
مراد به اقارب و خويشان اعم است از پدر، مادرى يا پدرى، تنها. بلكه يا مادرى تنها. و زنده بودن ايشان شرط نيست پس خويش مرده مثل زنده است در اعتبار.
مسأله 15
در جايى كه مخيّر است در تعيين عدد ما بين شهر يا بعض آن، اگر زوج يا سيد با او معارضه كند و او را منع نمايد از اختيار زمان خاصى از آن، ظاهر وجوب اطاعت او است در جايى كه منافى حق استمتاع يا غير آن باشد. پس اگر خواسته باشد در اول شهر قرار دهد و سيد يا زوج، خواسته باشد مقاربت كند مىتواند زوجه را منع كند، بلكه در هر جا كه زوجه خواسته باشد احتياط استحبابى به عمل آورد، زوج و سيد مىتوانند معارضه كنند با فرض منافات با حق ايشان. بلى! اگر احتياط وجوبى باشد، نمىتوانند منع كنند.
مسأله 16
در هر موردى كه بعد از تحيض از جهت اخذ به عادت يا تميز يا رجوع به اقارب يا تخيير، كشف خلاف شود و معلوم شود كه حيض در زمان ديگر است عمل مىكند بر آن چه معلوم شده و تدارك مىكند ما مضى [گذشته] را.
فصل سوم در احكام حائض است
و آن چند چيز است
اول
حرام است بر او عبادت مشروطهى به طهارت، مثل نماز و روزه و طواف و اعتكاف.
دوم
حرام است بر او مس اسم اللَّه و صفات خاصهى الهى، بلكه غير خاصه نيز در صورتى كه خدا از آن اراده شده باشد. و هم چنين است مس اسامى انبياء و ائمه (عليهم السلام) بنا بر احوط. و هم چنين است مس كتابت قرآن به تفصيلى كه در وضوء گذشت.