بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 203خون ديد و از طرف اول عادت خون نديد و خون او از ده تجاوز كرد، تتميم كند بقيهى عادت خود را از ما بعد تا روز دهم خواه وفا كند يا نكند. پس هر گاه عادت او هفت روز بوده تا روز هشتم خون نديد، نفاس ندارد. و اگر در روز دوم عادت، خون ديد تا روز هشتم نفاس او است و اگر از روز سوم خون ديد نفاس او تا روز نهم است. و اگر از روز چهارم يا پنجم يا ششم خون ديد نفاس او تا روز دهم است. و تتمه را از بعد از دهم نمىتواند اخذ كند لكن احوط جمع است در ايام بعد از عادت تا ده روز بلكه تا هجدهم با استمرار دم.
مسأله 4
مشهور علماء اعتبار كردندهاند فاصله شدن اقل طهر را ما بين حيض متقدم و نفاس. و هم چنين ما بين نفاس و حيض متأخر، پس حكم نمىشود به حيض بودن خون سابق بر ولادت و اگر چه به صفت حيض يا در ايام عادت باشد، هر گاه ما بين او و نفاس ده روز فاصله نشود. و هكذا نسبت به خون متأخر از نفاس و اقوى عدم اعتبار فصل اقل طُهر است در حيض متقدم، چنانچه گذشت. بلى! بعيد نيست اعتبار آن در حيض متأخر، لكن احوط مراعات احتياط است.
مسأله 5
هر گاه بعض طفل بيرون بيايد و مدتى طول بكشد تا تمام آن بيرون آيد، مبدأ نفاس خونى است كه به آن بعض بيايد و منتهاى آن بعد از گذشتن ده روز است از حين تمام خروج، هر چند بيش از ده روز شود پس آن چه قبل از تمام خروج آمده نفاس است لكن محسوب از ده روز نيست. بلكه اگر طفل قطعه قطعه بيرون آيد هم، چنين است اگر چه يك ماه طول بكشد يا بيشتر. پس اگر خون مستمر باشد تمام آن نفاس است. و اگر در بين تخلل نقاء شود بايد احتياط شود به جمع ما بين احكام طاهر و نفساء، مگر آن كه ده روز يا بيشتر باشد كه در اين صورت حكم طاهر جارى مىشود و احتياط لازم نيست.
مسأله 6
هر گاه زن در يك شكم دو طفل يا بيشتر بزايد از براى هر يك نفاسى است مستقل. پس هر گاه ما بين آنها ده روز فاصله شود و خون مستمر باشد، نفاس او بيست روز است از براى هر يك ده روز و اگر كمتر فاصله شود و خون مستمر باشد تداخل مىشود ما بين نفاسين و اگر پاكى فاصله شود ما بين آنها، آن پاكى نفاس نيست هر چند كمتر از ده روز باشد بنا بر