بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 24باران يا آب ديگر در زير ريگ، در حكم راكد است كه معتبر است در آن كريت.
مسأله 5
اگر تَهِ چشمه را لاى گرفت كه مانع شد از جوشيدن، حكم آن حكم راكد مىشود پس اگر لاى آن را ازاله كنند حكم جارى پيدا مىكند و اگر چه از زمين چيزى نجوشد، پس لازم مجرد اتصال است.
مسأله 6
آبى كه متصل به جارى است در حكم جارى است، هر چند جريان فعلى نداشته باشد. مثل اطراف نهر و مثل حوضى كه در كنار باشد و متصل باشد به نهر به ساقيه.
مسأله 7
چشمههايى كه در زمستان جوشش دارد مثلًا و در تابستان قطع مىشود، در زمان جوشيدن حكم جارى دارد و بس.
مسأله 8
اگر قدرى از آب جارى متغير شد، آن چه متغير شده است نجس است و آن چه متغير نشده اگر در طرف ماده باشد، پاك است. و اگر در طرف ديگر باشد اگر تمام رشته آب متغير نشده است، به اين معنى كه اتصال به ماده باقى است، نيز پاك است و اگر قطع شده، بايد ملاحظه كريت شود در آن.
فصل سوم در حكم آب راكد و مسائل كر است
آب راكد، يعنى ايستاده كه بىماده باشد اگر كمتر از كر باشد، آن را «قليل» مىگويند و به ملاقات نجس، نجس مىشود اگر چه آن نجاست به مقدار سر سوزنى از خون باشد كه به چشم نيايد. خواه آن آب قليل، در يك جا جمع شده باشد يا متفرق باشد و به ساقيهها به همديگر اتصال داشته باشند، پس اگر در چند گودى، آب جمع شده باشد و به همديگر اتصال داشته باشند و مجموع به قدر كر نباشند، اگر يكى از آنها ملاقات با نجاست كرد مجموع نجس مىشوند. و اگر به قدر كر باشند، نجس نمىشوند و اگر چه هر يك از آن گودىها به قدر كر نباشد.
مسأله 1
فرق نمىكند در نجس شدن آب قليل، ما بين اين كه وارد بر نجاست شود يا نجاست بر آن وارد شود.
مسأله 2
كر به حسب وزن هزار و دويست رطل عراقى است كه به وزن من شاه كه هزار و دويست و هشتاد مثقال است، شصت و چهار من، بيست مثقال كم مىشود و به حقه اسلامبول، كه دويست و هشتاد مثقال