آن كه او را بر مكان بلندى يا تخته و يا تختى بگذارند. و بهتر اين است كه او را بر روى ساجه گذارند و آن سريرى است مخصوص كه از درخت مخصوص در هند درست مىكنند. و بعد از آن، مطلق سرير است. و اولى اين است كه تخته را فى الجمله سرازير بگذارند، به اين معنى كه طرف سر بالاتر باشد از طرف پاها.
دوم
اين كه او را رو به قبله گذارند مثل حالت احتضار، بلكه احوط است.
سوم
اين كه پيراهن او را از جانب پاها بيرون آورند هر چند مستلزم دريدن باشد، بشرط اذن از وراث بالغ رشيد. و بهتر اين است كه همين پيراهن را ساتر عورت او قرار دهند.
چهارم
آن كه در زير سقف يا خيمه يا مانند اينها باشد، نه زير آسمان و اولى اول است.
پنجم
اين كه در جانب پاهاى او، گودى حفر كنند به جهت آب غساله.
ششم
اين كه او را برهنه و مستورة العوره، غسل دهند نه از روى جامه.
هفتم
اين كه عورت او را به پوشند هر چند بر غسل دهنده و حاضرين حرام نباشد نظر به آن.
هشتم
آن كه انگشتها و مفصلهاى او را آهسته و هموار بمالند تا نرم شود و اگر متعسّر باشد متعرض نشوند.
نهم
اين كه دستهاى او را پيش از هر غسلى تا نصف ذراع، سه دفعه بشويند. و بهتر اين است كه در اول به آب سدر و در ثانى به آب كافور و در ثالث، به آب قراح باشد.
دهم
اين كه پيش از غسل سر او را به كف سدر يا خطمى، بشويند با محافظت بر اين كه داخل در بينى يا گوش او بشود.
يازدهم
اين كه فرجين او را به آب سدر يا اشنان بشويند سه دفعه، پيش از تغسيل. و بهتر اين است كه غاسل، خرقه را به دست به پيچد و با آن بشويد عورت او را.
دوازدهم
اين كه به موازى دست، بر شكم او بمالند در دو غسل اول، مگر اين كه حامله باشد و طفل در شكم او مرده باشد كه مكروه است.
سيزدهم
اين كه ابتداء كند در هر غسلى از اغسال ثلاثه، به طرف راست از سر او.
چهاردهم
اين كه غاسل بر جانب راست او بايستد.
پانزدهم
اين كه غاسل بعد از هر غسلى، دو دست خود را سه دفعه تا مرفق، بلكه تا منكب بشويد.