فصل بيستم در بقيه‏ى مستحبات كفن‏ - غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 234

فصل بيستم در بقيه‏ى مستحبات كفن‏

و آن نيز چند چيز است‏

اول‏

آن كه كفن خوب و پر قيمت باشد، چنانچه در خبر است كه اموات به كفن خوب در قيامت فخر مى‏كنند و به همان كفن خوب، محشور مى‏شوند. و روايت است كه حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) را كفن نمودند به كفنى كه مى‏رسيد قيمت آن، به دو هزار و پانصد دينار و تمام قرآن بر آن نوشته بود. و شيخ كلينى رحمه اللَّه از حضرت صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: پدرم در نزد وفات خود مرا وصيت فرمود كه مرا فلان و فلان جامه، كفن كن و بخر از براى من، يك برد خوب و يك عمامه‏ى خوب زيرا كه اموات مباهات مى‏كنند به كفنهاى خود.

دوم‏

اين كه از پنبه باشد.

سوم‏

آن كه سفيد باشد نه رنگين. بلى! خصوص حبره كه بُرد باشد اگر سرخ باشد باكى ندارد، بلكه شايد ارجح باشد چنانچه در بعض اخبار است كه حضرت رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و سلم را از حبره‏ى سرخ كفن كردند.

چهارم‏

آن كه از مال حلال بى شبهه باشد.

پنجم‏

اين كه از جامه‏ى احرام يا جامه‏اى كه در آن نماز مى‏كرده [مى‏خوانده‏] باشد.

ششم‏

اين كه قدرى كافور و ذريره بر آن بريزند و حقيقت ذريره معلوم نيست، گويا چيزى است كه از هند مى‏آورند. و بعضى گفته‏اند كه چيزى است كه مركب است از بوهاى خوش. و صاحب جواهر فرموده: «و لعلها هى المتعارفة الان فى البصرة و نواحيها و ربما كان منها القمحة و هو حبّ يشبه حبّ الحنطه له ريح طيب اذا دق و كان سابقاً يسمى بالذريرة. «1»» و بعيد نيست حكم به استحباب تبرك كردن آن به تربت حضرت سيد الشهداء ارواحنا فداه و ماليدن بر ضريح آن حضرت، بلكه به ضريح سائر ائمه (عليهم السلام) بعد از شستن به آب فرات يا زمزم.

هفتم‏

آن كه طرف راست لفّافه را بر جانب چپ و طرف چپ را بر جانب‏

(1). شايد آن، اكنون هم در بصره و حوالى آن متعارف است و چه بسا از آن است قمحه كه دانه‏اى است شبيه گندم كه بوى خوش مى‏دهد هنگامى كه بكوبند و در سابق آن را«ذريره» مى‏ناميدند.

/ 443