هشتم
اين كه كفن را به خيوط و ريسمانهاى خودش بدوزند در جائى كه محتاج به دوختن باشد.نهم
كفن كننده هر گاه غير غاسل باشد به طهارت از حدث باشد. و هر گاه خود غاسل باشد، دستهاى خود را تا مرفق بلكه تا منكب سه دفعه بشويد و پاهاى خود را تا زانوها نيز بشويد. و بهتر اين است كه بشويد هر جاى از بدن خود را كه نجس شده و آن كه غسل مس ميت هم بكند پيش از تكفين.دهم
اين كه بنويسند بر حاشيهى جميع پارچههاى كفن از واجب و مستحب، حتى عمامه، اسم ميت و اسم پدرش را به اين نحو كه فلان ابن فلان، يشهد ان لا اله الّا اللَّه وحده لا شريك له و انّ محمداً رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و سلم و انّ علياً و الحسن و الحسين و علياً و محمداً و جعفراً و موسى و علياً و محمداً و علياً و الحسن و الحجة القائم، اولياء اللَّه و اوصياء رسول اللَّه و ائمتى. و انّ البعث و الثواب و العقاب حق.يازدهم
اين كه بنويسند بر كفن تمام قرآن و دعاء جوشن صغير و جوشن كبير. و مستحب است نوشتن جوشن كبير در جامى به كافور يا مشك پس او را بشويند و بر كفن به پاشند و از حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) مروى است كه فرمود: پدرم وصيت كرد مرا به حفظ اين دعاء. و آن كه بنويسم آن را به كفن او و تعليم كنم آن را به اهل بيت خود. و مستحب است نيز، نوشتن اين دو بيت كه وارد شده آن را امير المؤمنين (عليه السلام) بر كفن سلمان رحمه اللَّه نوشتهاند.
وفدت عَلَى الكريم بغير زاد
و حمل الزاد اقبح كلّ شىء
اذا كان الوفود عَلَى الكريم
من الحسنات و القلب السليم
اذا كان الوفود عَلَى الكريم
اذا كان الوفود عَلَى الكريم
(1). بر شخص كريم بدون زاد و راحله از كارهاى نيك و بدون قلب سليم وارد شدم و از همه نكوهيدهتر به بارگاه كريم جهت استفادهى خود چيزى بردن است.