بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 237(نهم) مماكسه كردن در خريد آن. (دهم) عمامه را بى تحت الحنك بر سر ميت به پيچند. (يازدهم) چركين بودن كفن و نظيف نبودن آن. (دوازدهم) دوختن پارچههاى آن، بلكه مستحب است كه هر قطعهى آن يك پارچه باشد چنانچه بعضى از علماء گفتهاند.
فصل بيست و دوم در حنوط است
و آن ماليدن كافور است به بدن ميت. بدان كه واجب است ماليدن كافور به هفت موضعى كه در وقت سجده بر زمين گذاشته مىشود كه پيشانى و دو كف دست و دو زانو و دو انگشت ابهام پاها است. و مستحب است ماليدن به سر بينى نيز، بلكه احوط است. و احوط آن است كه مسح به دست بلكه به گودى كف دست واقع شود. و بعيد نيست استحباب ماليدن آن به زير بغل و در گودى زير گردن و بيخ رانها و باطن قدمين و باطن كفين، بلكه بر جميع مفاصل و هر جا كه بوى بد از آن بيايد. و شرط است در آن اين كه بعد از غسل دادن يا تيمم باشد. پس پيش از آن صحيح نيست. و جايز است پيش از تكفين و بعد از آن يا بعد از پوشانيدن لنگ، و بهتر اين است كه پيش از تكفين باشد. و بايد كافور طاهر و مباح و تازه باشد پس كفايت نمىكند كافور كهنه كه بوى آن زائل شده باشد. و بايد نرم باشد.
مسأله 1
فرق نيست در وجوب حنوط كردن ميت ما بين صغير و كبير و انثى و خنثى و ذكر و حرّ و عبد. بلى! جايز نيست حنوط كردن پيش از آن كه طواف كرده باشد. و اما زنى كه در عدهى وفات باشد يا شخصى كه معتكف باشد، هر گاه بميرند پس حنوط از ايشان ساقط نيست و اگر چه در حال حيات جايز نبود استعمال طيب از براى ايشان.
مسأله 2
در حنوط كردن نيّت قربت شرط نيست پس جايز است كه طفل مميز نيز مباشرت در آن بكند.
مسأله 3
در مقدار كافور حنوط، مسمّى كافى است و افضل آن است كه سيزده درهم و ثلث باشد كه به حسب مثقال صيرفى هفت مثقال و دو نخود الّا خمس نخود مىشود. و اقوى اين است كه اين مقدار