بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 239نصف كرد: يكى را نزد سر ميت و يكى را نزد پاى او قرار داد و فرمود كه: تخفيف داده مىشود از عذاب اين ميت، مادامى كه اين دو چوب تر است. و در حديث است كه چون حضرت آدم (عليه السلام) از بهشت فرود آمد وحشت داشت، از خداوند عالم مسألت كرد كه مأنوس گرداند او را به درختى از درختان بهشت. خداوند منان به جهت أنس او نخله را مقرر فرمود و بود آن نخله انيس او، تا وقت وفات او، وصيت فرمود كه بگذارند دو جريده در كفن او به جهت أنس او. و اين عمل ما بين پيغمبران (عليهم السلام) معمول بود و در جاهليت متروك شده بود. و رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و سلم آن را احياء فرمود. و بدان كه جريده چوب درخت خرما است وقتى كه برگهاى او را بگيرند و الّا او را «سعف» مىگويند. چنانچه شهيد ثانى فرمود.
مسأله 1
جريده بهتر آن است كه از نخل باشد و اگر ميسّر نشود از چوب سدر و الّا از چوب بيد يا انار و الّا هر چوب ترى باشد كافى است.
مسأله 2
چوب خشك براى جريده كافى نيست.
مسأله 3
بهتر اين است كه طول جريده به مقدار يك ذراع باشد اگر چه كمتر و بيشتر از يك ذراع نيز كافى است. و در عرض هر چه كلفتتر باشد كه ديرتر خشك شود بهتر است.
مسأله 4
بهتر در كيفيت وضع جريدتين، آن است كه يكى را چسبيده به بدن در طرف راست ميت نزد چنبره كردن گذراند تا هر جا برسد و ديگرى را در طرف چپ بالاى پيراهن نزد چنبره تا هر جا برسد. و از بعض اخبار مستفاد مىشود كه يكى را زير بغل راست و ديگرى را ميان دو زانو، كه نصف آن بر آن بالا برسد. و از بعضى ديگر مستفاد مىشود كه هر دو را در پهلوى راست ميت گذارند. و ظاهر اين است كه در تحقق استحباب جريده، هر طريقى كه با ميت گذارند كفايت كند حتى اين كه اگر در ميان قبر با او گذارند.
مسأله 5
هر گاه به جهت فراموشى يا نحو آن جريده با ميت گذاشته نشد، بالاى قبر او قرار دهند.
مسأله 6
هر گاه يك جريده بيشتر نباشد، همان يكى را در جانب راست او بگذارند.
مسأله 7
اولى اين است كه بنويسند بر جريدتين اسم ميت و اسم پدر او و شهادت او را به وحدانيت خدا و رسالت