غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 241

است از براى كسى كه نظرش به جنازه افتد مطلقاً اين كه، بگويد: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِي لَمْ يَجْعَلْنِى مِنَ السَّوادِ الْمُخْتَرَمِ». (دوم») اين كه حامل جنازه در وقت برداشتن بگويد: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ».

(سوم) اين كه مشايعت كننده پياده برود، بلكه سواره تشييع كردن، مكروه است مگر به جهت عذرى. بلى! وقت برگشتن، سوار بودن مكروه نيست. (چهارم) اين كه جنازه را بر دوش كشند نه اين كه بالاى حيوان گذارند، مگر به جهت عذرى مثل بُعد مسافت مثلًا. (پنجم) اين كه مشايعت كننده با خشوع باشد و تدبُّر و تفكُّر نمايد و خود را به منزله‏ى آن ميت فرض كند و خيال كند كه او را به دنيا برگردانيده‏اند، پس در فكر آخرت خود باشد. (ششم) آن كه از پشت سر جنازه يا دو طرف آن راه برود و پشت سر افضل است. و مقدم راه رفتن مكروه است، خصوص در جنازه‏ى غير مؤمن. (هفتم) اين كه به پوشانند جنازه را به جامه‏ى غير فاخرى. (هشتم) اين كه حامل جنازه چهار نفر باشند. (نهم) اين كه حامل تربيع كند، يعنى هر چهار گوشه را بردارد. و بهتر در كيفيت آن اين است كه ابتدا كند به يمين ميت و آن را بر دوش راست گذارد بعد برود به مُؤخّر جنازه از يمين ميت و آن را نيز بر دوش راست گذارد، بعد مؤخّر ايسر را بر دوش چپ گذارد، بعد مقدم ايسر را نيز بر دوش چپ گذارد.

(دهم) مستحب است كه صاحب مصيبت پا برهنه و بى رداء باشد يا تغيير وضعى بدهد كه معلوم باشد صاحب مصيبت است.

و چند امر است كه [در مرگ كسى‏] مكروه است:

(اول) خنديدن و لهو لعب است. (دوم) گذاشتن رداء است از غير صاحب مصيبت. (سوم) كلام گفتن به غير ذكر و دعاء و استغفار است، حتى وارد شده منع از سلام كردن بر مشيّع. (چهارم) مشايعت كردن زنان است اگر چه تشييع جنازه‏ى زن باشد. (پنجم) سرعت كردن در مشى است بر وجهى كه منافى مداراى با ميت باشد، بلكه سزاوار است توسط در مشى. (ششم) دست به دست زدن يا به زانو زدن. (هفتم) آن كه مصاب يا غير او بگويد: «ارْفَقُوا بِهِ» يعنى به به مدارا ببريد ميت را يا

/ 443