بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 248(چهارم) اين كه ميت حاضر باشد پس صحيح نيست نماز بر غائب هر چند در همان بلد باشد. (پنجم) اين كه حائلى ما بين او و مصلّى نباشد پس هر گاه ميت پشت ديوار باشد يا در اطاق باشد و او خارج، مشكل است. بلى! مثل تابوت و نحو آن ضرر ندارد. (ششم) اين كه بُعد مفرط نباشد ما بين ايشان بر وجهى كه صدق وقوف عنده نكند مگر در مأموم با اتصال صفوف. (هفتم) اين كه بلندى و پستى مفرط بينهما [بينشان] نباشد. (هشتم) استقبال مصلّى با تمكّن. (نهم») ايستاده بودن او با تمكن. (دهم) تعيين ميت بر وجهى كه رفع ابهام كند و لو به اين كه نيّت كند ميت حاضر را، يا ميتى را كه امام قصد كرده. (يازدهم) قصد قربت. (دوازدهم) اباحهى مكان. (سيزدهم) موالات ما بين تكبيرات و دعاها بر وجهى كه محو نشود صورت نماز. (چهاردم) استقرار، به اين معنى كه اضطراب زيادى كه منافى صدق قيام است نداشته باشد، بلكه احوط اعتبار استقرار است به نحوى كه در نمازها معتبر است. (پانزدهم) آن كه نماز بعد از تغسيل و تكفين و حنوط باشد چنانچه گذشت سابقاً. (شانزدهم) اين كه ميت مستور العوره باشد اگر كفن متعذر باشد، چنانچه گذشت. (هفدهم) اذن از ولىّ.
مسأله 1
معتبر نيست در نماز ميت طهارت از حدث و خبث و اباحهى لباس و ستر عورت. و اگر چه احوط اعتبار جميع شرائط نماز است حتى صفات ساتر كه بايد حرير و ذهب و اجزاء ما لا يُؤكل لحمه نباشد. و هم چنين احوط مراعات ترك موانع صلاة است مثل تكلم و خنديدن و رو از قبله برگردانيدن.
مسأله 2
هر گاه مصلّى متمكن نباشد از نماز ايستاده به هيچ وجه، نشسته نماز كند [بخواند]. و هر گاه امر دائر شود ما بين ايستادن بدون استقرار و نشستن با استقرار، ايستادن را مقدم بدارد. و هر گاه امر دائر شود ما بين نماز نشسته و نماز در حال راه رفتن، احوط جمع است اگر خوف فساد ميت نباشد و الّا نشسته نماز كند [بخواند].
مسأله 3
هر گاه استقبال ممكن نباشد اصلًا ساقط مىشود اين شرط و اگر قبله مشتبه باشد، نماز كند [بخواند] به چهار جهت مگر آن كه خوف فساد ميت باشد آن وقت مخيّر است به هر جهتى كه بخواهد. و اگر بعض جهات مظنون باشد