بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 255اگر نباشند يا نتوانند، رجال محارم او و اگر آن هم معتذر شد اجانب مىتوانند به جهت حفظ نفس محترم. و هر گاه زنى بميرد و بچه در شكم او زنده باشد، واجب است بيرون آوردن آن، هر چند به شكافتن پهلوى چپ زن باشد. لكن بعد از بيرون آوردن طفل پهلوى آن زن را بدوزند و دفن كنند. و فرق نيست در اين حكم، ما بين اين كه اميد زنده بودن طفل بعد از بيرون آمدن باشد يا نباشد. و اگر بچه و مادر هر دو زنده باشند، لكن خوف تلف بر هر دو باشد نمىشود يكى را تلف كرد براى حفظ ديگرى.
فصل سى ام در آداب مستحبهى دفن است
و آن چند امر است
اول
اين كه گودى قبر تا چنبره گردن يا به قدر يك قامت باشد و زيادتر از اين، احتمال كراهت دارد. علامهى طباطبايى رحمه اللَّه در «درّه» مىفرمايد: «و الفضل فى الرفع إلى التراقي» «فقامة ما جاز عنها راق»
دوم
اين كه از براى آن لحدى قرار دهند از طرف قبله در زمين سخت و در عرض و طول به قدرى باشد كه ميت در آن بگنجد و در عمق به قدرى كه بتوان نشست. و در زمين سست در وسط قبر، گودى حفر كنند شبيه به نهر و ميت را در آن گذاشته، سقف بر آن بزنند بعد قبر را از خاك پر كنند.
سوم
بعضى گفتهاند در مقبرهى نزديك، دفن نمايند مگر اين كه در مقبرهى دورتر ترجيحى باشد مثل آن كه مقبرهى صلحاء باشد يا زيارت اهل قبور در آنجا بيشتر بشود.
چهارم
اين كه جنازه را در نزديكى قبر به فاصلهى دو ذراع يا سه ذراع يا بيشتر بگذارند و بعد از آن سه مرتبه آن را نقل كنند به اين طور كه به مقدار دو قدم مثلًا به جانب قبر نقل نمايند و لمحه بگذارند، باز نوبت ديگر نقل نمايند و لمحه بگذارند و در دفعهى سوم به آهستگى داخل قبر كنند تا ميت خود را مهيّا و ساخته قبر كند و به ناگهانى داخل نكنند زيرا كه از براى قبر هولهاى بزرگ و وحشتهاى بسيار است.
پنجم
اين كه اگر ميت مرد باشد در دفعهى آخر در پائين قبر او را بگذارند به نحوى كه سر او به جانب پاى قبر باشد و بعد او را از جانب پاى قبر، به سر داخل كنند چون باب قبر نزد پاى