غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 260

نزديك رأس قبر ببرد و قبر را با كفين خود قبض كند و تلقين بخواند. «1»

بيست و پنجم‏

اين كه اسم ميت را بالاى قبر بنويسند يا بر لوحى و يا سنگى و بالاى سر ميت نصب كنند. «2»

بيست و ششم‏

انگشتر عقيقى در دهان ميت گذارند كه بر آن نقش «لا اله الّا اللَّه ربّى، محمّد نبىّ علىّ و الحسن و الحسين و الخ ائمتى.

بيست و هفتم‏

قدرى سنگ ريزه بر روى قبر بريزند چنانچه بعضى گفته‏اند و بهتر اين است كه سرخ باشد.

بيست و هشتم‏

صاحب مصيبت را تعزيت بگويند و تسليت دهند و استحباب تعزيت قبل از دفن و بعد از دفن هر دو ثابت است و بعد از دفن افضل است و كفايت مى‏كند در ترتب ثواب آن، اين كه صاحب مصيبت ببيند او را. هر گاه موجب تجديد حزن صاحب مصيبت شود، بهتر ترك است. و جايز است‏

(1). مترجم گويد كه در دار الايمان قم كه وطن اين داعى است با آن كه آداب شرع بين مردم اينجا شايع است، تا به حال نديدم كه يك نفر به اين سنت شريفه عمل كند با آن كه فقهاء متعرضند و در كتب فارسيه و غيره ذكر شده و علامه مجلسى در«زاد المعاد» فرموده و سنّت است كه ولىّ ميت يعنى اقرب خويشان او بعد از آن كه مردم برگردند نزد سر ميت بنشيند و با او از بلند بعد از آن كه مردم برگردند آن تلقين كه گذشت، بار ديگر بكند[ بخواند]. و اگر ديگرى را نيز نائب كند خوب است. و در اخبار وارد شده است چون اين تلقين را بكند[ بخواند] منكر و نكير مى‏گويد:«بيا برويم تلقين حجتش كردند، احتياج به پرسيدن نيست.» پس بر مى‏گردند و سؤال نمى‏كنند. بلى! گاه گاهى در بعض قبور بعد از دفن، عوض تلقين شخصى را قرار مى‏دهند كه حديث كساء مى‏خواند و چه قدر شايسته است كه عوض كساء كه اگر به قصد تشريع و ورود در سر قبر خوانده شود بدعت و حرام است، تلقين مذكور را بخوانند كه چندان اين مطلب مهجور و متروك شده كه اگر كسى بخواهد عمل نمايد منكر و قبيح مى‏نمايد و اللَّه الموفق.

(2). مترجم گويد كه: بسيار مرسوم شده كه بر الواح قبور نقش مى‏كنند كلمه مباركه هو الحى الّذى لا يموت و دو بيت معروف كه وفدت عَلَى الكريم الخ باشد و اين محذورى ندارد مگر در بعض قبور كه پامال مى‏شود بايد ملتفت باشند در جاهايى كه زير پاها ماليده مى‏شود يا اهانت ديگر از آن مى‏شود ننويسند و هكذا اگر اسم ميت عبد اللَّه و امثال آن است كلمه اللَّه را نقش نكنند.

/ 443