غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 264

(شانزدهم) نجس كردن قبور و كثيف كردن آن به طورى كه باعث هتك حرمت ميت باشد. (هفدهم) راه رفتن بر روى قبر اختياراً. (هجدهم) تكيه كردن بر قبر. (نوزدهم) داخل كردن ميت را در قبر بغتةً، بدون آن كه بگذارند و بر دارند تا سه دفعه، چنانچه گذشت. (بيستم) بلند كردن روى قبر زياده از چهار انگشت باز. (بيست و يكم) نقل كردن ميت را از جاى مرگ او به بلد ديگر براى دفن، مگر نقل به مشاهد مشرفه و مكانهاى مقدسه، مثل نقل كردن از عرفات به مكه معظمه و نقل به نجف اشرف كه عذاب قبر و سؤال ملكين از او برداشته شود. و نقل به كربلا و كاظمين و ساير قبور ائمه (عليهم السلام) بلكه نقل به مقبره علماء و صلحاء، بلكه بعيد نيست استحباب نقل از بعض مشاهده، به مشهد ديگر، به قصد بعض مرجّحات شرعيه. و در جواز نقل، ظاهراً فرقى نباشد كه پيش از دفن نقل كند يا بعد از آن. و كسى كه قائل شده، با آن كه نقل كردن بعد از دفن حرام است، از جهت آن است كه مستلزم نبش قبر است پس هر گاه بعد از دفن به سببى ميت از قبر بيرون شد، مثل آن كه درنده يا ظالمى يا طفلى يا ديوانه يا عاصى و امثال آن نبش قبر كرد و از قبر بيرون آورد، مانعى از جواز نقل آن نيست و دور نيست جايز باشد نقل به مشاهد مشرفه، اگر چه مستلزم فساد ميت باشد، بشرط آن كه باعث ايذاء مسلمين نباشد زيرا كسى كه دست توسل به عروة الوثقاى اهل بيت (عليهم السلام) دراز كرد، فائز است و كسى كه رو آورد به آن بزرگواران از مهالك نجات يافت. و هر كه به آنها ملتجى شود، از عقوبات مأمون خواهد بود. و هر كس به آن موالى، پناه برد به خداوند منّان پناه برده و كسى كه متوسل به ايشان شد او را رد نخواهند فرمود، (صلوات اللَّه عليهم اجمعين).

مسأله 1

جايز است گريه كردن بر ميت چه بى‏صدا يا با صدا، بلكه گاهى راجح است براى آن كه آتش حزن خود را خاموش كند و سوزش دل او را ساكن نمايد، بشرط آن كه منافى رضاى به قضاى الهى، عملى نياورد. چه گريه بر ارحام باشد يا بر غير ارحام. بلكه گذشت استحباب گريه بر مصيبت مؤمن و از بعض اخبار جواز گريه بر رفيق گمراه مستفاد مى‏شود. و خبرى كه دلالت دارد كه ميت معذّب مى‏شود به‏

/ 443