بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 29اين، كريّت و اگر چه آن را «چاه» نامند مثل، آبارى كه آب باران در آن جمع شده باشد و نبع هم نداشته باشد.مسأله 1»آب چاه كه متصل به ماده باشد، هر گاه به سبب تغير نجس شود پاك شدن آن به زوال تغيير است اگر چه به خودى خود زائل شود تا چه رسد به باريدن باران بر آن يا كشيدن آب او، تا تغيير آن زائل شود و معتبر نيست بيرون آمدن آب از ماده در تطهير آن.
مسأله 2
آب راكد نجس، خواه به قدر كر باشد يا كمتر پاك مىشود هر گاه متصل شود به كر طاهر، يا به جارى يا به نابع غير جارى و اگر چه امتزاج حاصل نشود بنا بر اقوى. و هم چنين است هر گاه باران بر او به بارد.
مسأله 3
فرقى نيست ما بين اقسام اتصال در حصول تطهير پس طهارت حاصل مىشود به مجرد اتصال و اگر چه كر مطهر مثلًا بالا باشد و نجس در پايين و بنا بر اين هر گاه القاء كر كرد، لازم نيست نزول جميع آن پس اگر متصل شد كر و بعد منقطع شد، كافى است در تطهير. بلى! هر گاه كر طاهر، اسفل باشد و آب نجس از بالا بر آن جارى شود، فوقانى پاك نمىشود به اين اتصال.
مسأله 4
كوزه مملو از آب نجس را هر گاه در آب حوض فرو ببرند پاك مىشود و لازم نيست آب آن را خالى كنند و بشويند آن را.
مسأله 5
آبى كه متغير شده، هر گاه كر بر او القاء شد و تغيّر آن زائل گرديد، پاك مىشود و حاجت ندارد به القاء كر ديگر بر آن لكن بشرط آن كه كر باقى بماند بر حال خود از اتصال اجزاء و عدم تغيير پس اگر تغيير كرد بعض از آن، پيش از آن كه تغيّر نجس، زائل شود يا آن كه اجزاء كر، تفرق پيدا كرد به طورى كه باقى نماند مقدار كر متصلًا و باقى بر حال خود، نجس مىشود و كافى نيست در تطهير نجس. و اولى ازاله تغيير است اولًا بعد القاء كر بر آن يا اتصال به كر است.
مسأله 6
ثابت مىشود نجاست آب مثل نجاست غير آب، به علم و بينه. و به خبر عدل واحد مشكل است و ترك نشود احتياط در آن. و ثابت مىشود نيز به قول ذى اليد و اگر چه عادل نباشد. و ثابت نمىشود به ظنّ مطلق بنا بر اقوى.
مسأله 7
هر گاه ذو اليد خبر داد به نجاست آب، و دو عادل شهادت دادند به پاكى آن، بينه مقدم است. و هر گاه دو بينه با هم تعارض كرد، يعنى دو عادل خبر