معتبر است در صحت تيمم آن كه وقت زياده از تيمم و خصوص واجبات نماز باقى نباشد، پس هر گاه وقت به قدر وضوء و واجبات نماز باقى باشد بايد وضوء بگيرد و اقتصار كند به خصوص واجبات نماز بدون مستحبات. و تكليف او منتقل به تيمم نمىشود بلكه اگر وقت به قدر سوره هم باقى نباشد، ترك سوره كند به جهت آن كه وجوب سوره در ضيق وقت ساقط است.
مسأله 33
در جواز تيمم براى ضيق وقت مستحبات موقته، اشكال است. پس اگر با وجود وقت، نماز شب مضيق شود مشكل است تكليف او مبدّل به تيمم شود.
مسأله 34
اگر به اعتقاد وسعت وقت وضوء بگيرد، پس معلوم شود مضيّق بوده، گذشت كه اگر به قصد همان نماز وضوء گرفته باطل است. و اگر به قصد كَوْن بر طهارت يا به قصد غاياتى كه فعلًا مأمور به آن است وضوء گرفته صحيح است. و هر گاه به اعتقاد ضيق وقت تيمم كند و بعد از نماز معلوم شود موسّع بوده ظاهر اين است، اعادهى نماز واجب باشد. پس اگر قبل از شروع در اعاده وسعت وقت معلوم شود وضو بگيرد براى آن. و اگر معلوم شود كه در حال تيمم موسّع بوده و لكن فعلًا مضيّق است، اعادهى تيمم واجب است.
هشتم
در صورتى كه استعمال آب مانع شرعى داشته باشد مثل آن كه آب در ظرف طلا يا نقره باشد يا در ظرف غصبى باشد و آب وضو منحصر به آن باشد و متمكن از ريختن آن آب در ظرف ديگر نباشد. و هم چنين است هر گاه استعمال آن آب از جهت ديگر حرام باشد كه در اين صور، بايد تيمم كند.
مسأله 35
اگر جنب براى غسل آب نداشته باشد مگر در مسجد، پس اگر ممكن باشد آب را از مسجد بيرون آورد، به مباشرت غير يا به رفتن خودش و گرفتن آب در حال مرور در آن بدون مكث، واجب است تحصيل آب و غسل كردن و تيمم جايز نيست. و هر گاه ظرفى ندارد كه آب بردارد يا دارد، ولى برداشتن آب متوقف باشد بر مكث در مسجد، پس اگر مىتواند در حال مرور غسل كند واجب است. و اگر آن هم ممكن نباشد يا آب در پيغمبر صلى الحرام يا مسجد پيغمبر(صلّى الله عليه وآله وسلّم) و سلم كه دخول جنب در آن حرام است، باشد پس ظاهر وجوب تيمم است براى دخول در مسجد