بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 296پيشانى و پشت دستها را و اگر آن قدر كم است كه هر چه بر آن زند يقين نمىكند تمام كفين بر خاك خورده جمع كند ما بين تيمم با آن و تيمم به غبار اگر باشد و الّا به گِل و اگر آن هم نباشد به همان تيمم نماز كند [بخواند] و بعد از آن احتياطاً نماز را اعاده يا قضاء نمايد.
مسأله 8
سنت است آن كه به تيمم چيزى از خاك به كفين بچسبد و سنت است آن كه كفين را بعد از زدن بر زمين بتكاند.
مسأله 9
مستحب است تيمم كردن بر زمين بلند، زيرا كه از عروض نجاست ابعد است.
مسأله 10
مكروه است تيمم كردن به زمين شورهزار، هر گاه نمك روى آن را نگرفته باشد و الّا جايز نيست. و هم چنين مكروه است تيمم به رمل و تيمم در گودالها و تيمم به خاكى كه بر آن راه رفتهاند و به خاك جاده.
فصل چهارم در كيفيت تيمم و شرايط آن
بدان كه در تيمم واجب است چند چيز:
اول
زدن كف دو دست با يكديگر يك دفعه، بر زمين. پس گذاردن دستها بر زمين كفايت نمىكند، چنانچه كافى نيست زدن يك دست بر زمين يا زدن هر دو دست بر آن يكى، بعد از ديگرى. و كافى نيست در حال اختيار، زدن پشت دستها بر آن. بلى! در حال اضطرار كافى است گذاردن كفين بر زمين. و هر گاه از يك دست عاجز باشد، هر دو دست را بر خاك گذارد و دست صحيح را بر خاك زند. و هر گاه از تيمم به كف هر دو دست يا يكى از آنها عاجز باشد در آن چه عاجز است، كفايت مىكند زدن پشت دست بدل كف آن. و مجرد نجس بودن كف دست عذر محسوب نيست، بلكه با عدم امكان تطهير به همان حال بايد تيمم نمايد به كفين.
دوم
مسح نمودن تمام پيشانى و جبينين از رستنگاه موى سر تا بالاى بينى و ابروها. و احوط آن است [كه] ابروها را نيز مسح نمايد. و معتبر است به مجموع كفين مسح نمايد بر تمام پيشانى و دو جبين. پس كفايت نمىكند مسح آنها به بعض آنها، به تمام كفين. بلى! واجب نيست تمام اجزاء كف دستها را بر تمام پيشانى و جبينين بمالد.
سوم
مسح نمودن تمام پشت دست راست از بند كف، تا سر انگشتان، به كف دست چپ.