بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 36از بول آن و فرق نيست در حرام گوشت ما بين اين كه حرمت آن اصلى باشد مثل حيوانات درنده و امثال آنها يا عارضى باشد مثل حيوان جلال و موطوء انسان و گوسفندى كه شير خوك خورده باشد و اما بول و غايط حلال گوشت پاك است حتى حمار و استر و اسب و هم چنين پاك است بول و غايط حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده نداشته باشد مثل ماهى حرام گوشت و نحو آن و در اينجا چهار مسأله است:
مسأله 1
اگر چيزى در باطن ملاقات با غايط كند و بيرون آيد نجس نيست مثل هسته يا كرم كه از انسان بيرون آيد بشرط آن كه آلوده به غايط نباشد و اگر چه در باطن با او ملاقات كرده باشد. بلى! اگر چيزى از خارج داخل كرد و در باطن ملاقات به غايط كرد مثل شيشه اماله، هر گاه علم پيدا كرد كه ملاقات كرده، احوط اجتناب از آن است و اما هر گاه شك داشته باشد در ملاقات آن با غايط پاك است پس آب اماله اگر بيرون آيد و مخلوط به نجاست نباشد و ملاقات آن نيز معلوم نباشد پاك است.
مسأله 2
جايز است فروختن بول و غايط حيوان حلال گوشت و از حرام گوشت جايز نيست. بلى! جايز است انتفاع به آنها در تسميد يعنى آن كه در پاى اشجار و زمين زراعات بريزند و امثال آن مثل حمام كردن به آنها و نحو اينها.
مسأله 3
هر گاه حيوانى باشد معين و معلوم نباشد كه حلال گوشت است يا حرام گوشت؟ بول و سرگين او محكوم به طهارت است و اگر چه گوشت او به مقتضاى اصل، محكوم به حرمت است و هم چنين است اگر معلوم نباشد كه صاحب خون جهنده است يا نه؟ چنانچه اگر شك كرد در چيزى كه آيا از فضله حلال گوشت است يا حرام گوشت؟ يا آن كه شك كرد كه آن از فلان حيوان است تا نجس باشد يا از حيوان فلانى است تا پاك باشد مثل آن كه فضلهاى ديد و ندانست كه از موش است يا از خنفساء در جميع اين صورتها بنا را بر طهارت بايد گذاشت.
مسأله 4
فضلهى مار و نهنگ پاك است چون معلوم نيست كه صاحب خون جهنده باشند. بلى! نقل شده است از بعض سادات عظام كه مار خون جهنده دارد و بعيد نيست كه مارها مختلف باشند و از شيخ شهيد عليه الرحمه نقل شده كه