بعضى از علماء فرمودهاند كه معتبر است در سقوط به سبب شنيدن، آن كه شنونده از اول قصد نماز داشته باشد پس هر گاه بعد از شنيدن اذان، بناى نماز كردن به هم رساند اكتفاء به آن نكند و از براى اين قول وجهى است.
فصل دوم [در شرايط صحت اذان و اقامه]
بدان كه در صحت اذان نماز و اقامه معتبر است چند چيز
اول
نيّت قربت از اول و استدامهى آن، مثل ساير عبادات. پس هر گاه بدون قصد قربت، اذان يا اقامه بگويد صحيح نيست چنانچه چنين است هر گاه در بين قصد خلاف كند. بلى، اگر تجديد نيّت كند و از آن جائى كه بدون قصد قربت به عمل آورده اعاده نمايد صحيح است و نبايد از سر گيرد. و گذشت كه در صحت اذان اعلامى، قصد قربت معتبر نيست. و شرط است در صحت اذان و اقامه، تعيين نمازى كه براى آن اذان و اقامه مىگويد اگر متعيّن نباشد. پس هر گاه بدون تعيين، اذان و اقامه بگويد كافى نيست براى نمازى، چنانچه اگر به قصد نمازى بگويد و بخواهد نماز ديگر را به آن به عمل آورد كفايت نمىكند بلكه بايد اعاده كند.
دوم
عقل و ايمان است و اقوى عدم اعتبار بلوغ است در صحت آن به خصوص در اذان و به خصوص در اذان اعلامى و اذان و اقامهى طفل مميّز، صحيح و مجزى است براى خود و براى شنونده و براى حكايت كننده و براى جماعت. و در اذان اعلامى، مرد بودن معتبر است و هم چنين معتبر است مرد بودن مؤذن و مقيم در جماعت مردان غير محارم و در جماعت نسوان معتبر نيست و در جماعت محارم، اعتبار آن مشكل است و لكن احوط عدم اكتفاء به آن است. بلى، ظاهر اكتفاء بشنيدن اذان و اقامه زنان است براى زنان در صورتى كه حرام نباشد.
سوم
ترتيب ما بين اذان و اقامه كه اذان را مقدّم دارد بر اقامه و ترتيب بين فصول اذان و اقامه، پس هر گاه اقامه را مقدّم دارد عمداً يا سهواً يا جهلًا بايد اعاده كند آن را بعد از اذان. و هم چنين اگر فصول آنها را