بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 377به خلاف ترتيب بگويد بايد برگردد از آنجا كه خلاف ترتيب كرده، موافق ترتيب به عمل آورد. و در صورتى كه فاصله ما بين زياد باشد كه مخلّ به موالات شود از سر گيرد چه عمداً خلاف ترتيب كرده باشد چه جهلًا و چه سهواً.
چهارم
موالات بين فصول آنها كه صورت آنها محفوظ ماند عرفاً و موالات بين اذان و اقامه و نماز پس هر گاه فاصلهى زياد ما بين آنها شود كه به حسب عرف متشرعه مخلّ به موالات شود باطل مىشود.
پنجم
آن كه اذان و اقامه را به عربى صحيح اداء نمايند پس ترجمهى آن يا با تبديل حرفى به حرف ديگر كافى نيست.
ششم
دخول وقت نماز پس اگر قبل از وقت اذان و اقامه بگويد اگر چه از روى غير عمد باشد اكتفاء به آن نكند اگر چه در بين آن وقت داخل شده باشد. بلى، بعيد نيست جواز تقديم اذان اعلامى پيش از فجر اگر چه احوط اعادهى آن است بعد از طلوع فجر.
هفتم
طهارت از حدث كه در اقامه معتبر است بنا بر احوط، بلكه خالى از قوّت نيست به خلاف اذان كه در صحت آن، طهارت شرط نيست.
مسأله 1
اگر بعد از دخول در اقامه شك كند كه اذان را گفته يا نه؟ اعتناء نكند و بنا را بر آن گذارد كه گفته است. و هم چنين هر گاه شك كند در فصلى از آنها بعد از دخول در فصل بعد. و اگر شك كند در فصل پيش، قبل از دخول در فصل بعد بايد مشكوك را بياورد.
فصل سوم در مستحبات اذان و اقامه
و آن چند چيز است: (اول) رو به قبله بودن. (دوم) قيام. (سوم) طهارت از حدث در اذان و اما اقامه، پس گذشت كه طهارت در آن معتبر است بنا بر احوط بلكه خالى از قوّت نيست بلكه احوط اعتبار استقبال و قيام است نيز در اقامه اگر چه اقوى استحباب آن است. (چهارم) تكلّم نكردن در اثناء آنها بلكه در اقامه بعد از گفتن «قد قامت الصلاة» تكلّم كردن مكروه است بر اقامه گوينده و بر ديگران در نماز جماعت مگر به كلامى كه متعلّق به نماز باشد مثل تقدّم امام و تسويه صفوف و امثال آن بلكه