غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 40

است، خواه بزرگ باشد يا كوچك مانند ماهى و پشه و كيك و هم چنين است خونى كه از غير حيوان باشد مثل خونى كه در زير احجار يافت شد بعد از قتل حضرت سيد الشهداء ارواحنا فداه و استثنا شده از خون نجس حيوان آن خونى كه باقى مى‏ماند در ذبيحه بعد از بيرون آمدن خون متعارف، خواه در عروق باشد يا در گوشت يا در دل يا در جگر، در هر جا كه باشد پاك است. بلى! اگر خون مذبح كه از محل خود حركت كرده است برگردد به جوف به سبب نفس كشيدن مذبوح يا به جهت بودن سر ذبيحه در علو، آن خون برگشته نجس است و شرط است بنا بر احوط در طهارت، خون متخلف در ذبيحه، آن كه آن ذبيحه حلال گوشت باشد. پس خون متخلف از غير مأكول اللحم نجس است بنا بر احوط.

مسأله 1

علقه‏اى كه خون مستحيل از نطفه باشد، نجس است چه از آدمى باشد چه از غير او حتى علقه تخم مرغ و احوط اجتناب است از نقطه خونى كه در تخم پيدا مى‏شود و علقه نشده است لكن اگر در زرده باشد به سبب آن پرده نازك كه بر روى زرده است سفيده نجس نمى‏شود مگر آن كه آن پرده پاره شود.

مسأله 2

خون باقى مانده در ذبيحه، اگر چه طاهر است لكن حرام است مگر آن خونى كه با گوشت است و جزء آن حساب مى‏شود.

مسأله 3»

خونى كه در ميان شير پيدا مى‏شود وقت دوشيدن نجس و منجس است.

مسأله 4

بره‏اى كه به تذكيه مادرش، محكوم به تذكيه شود تمام خون او پاك است، لكن خالى از اشكال نيست.

مسأله 5

حيوانى كه به تير يا سگ شكارى صيد شده است كه تذكيه آن به غير ذبح و نحر شده آن خونى كه از او خارج شده بى‏اشكال نجس است و اما آن چه كه باقى مانده است بعد از بيرون رفتن روح آن پس در طهارت آن اشكال است و اگر چه حكم به طهارت خالى از وجه نيست.

مسأله 6

اگر شخص خونى ديد و شك كرد كه از حيوان است يا غير آن؟ محكوم به طهارت است، چنانچه هر گاه قرمزى ديد، شك كرد كه آن خون است يا غير خون؟ نيز، پاك است و هم چنين پاك است هر گاه دانست كه آن، خون فلان حيوان است و لكن نمى‏داند كه آن حيوان صاحب نفس سائله است يا نه؟ مانند خون مار و

/ 443