غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 385

كن و بگو (سمع اللَّه لمن حمده) يعنى شنيد خداوند جل شأنه حمد كسى را كه حمد او كرد. پس شكر اين نعمت را كن و بگو (الحمد للَّه رب العالمين) پس بر اظهار عظمت و كبريائى او افزوده بگو (اللَّه اكبر) و در دل تجديد كن ذلّت و عجز و انكسار را و عزيزترين اعضاء كه رو باشد به پست‏ترين چيزها كه خاك است بگذار و جسد گنه كار خود را در محضر پادشاه عَلَى الاطلاق بر خاك مسكنت انداز و ياد كن كه از خاك خلق شده و سزاوار بر خاك افتادنى و پستى خود و علو او را ياد كن و بگو (سبحان ربي الاعلى و بحمده) و در آن حال اگر رقت قلبى براى تو رو داد به رحمت الهيه اميدوار باش كه سجده‏ى تو را قبول فرمايد. پس سر از سجده بردار و بعد از تكبير از گناهان خود توبه و استغفار كن و بعد از تكبير، ثانياً به سجده رو. از حضرت امير از معنى سجده سؤال كردند فرمود: سجده اولى اشاره به آن است كه اول ما، خاك بود و سر برداشتن اشاره است كه از خاك به عرصه‏ى وجود آمدم و سجده‏ى دوم اشاره به آن است كه دوباره عود خواهم كرد به خاك و سر برداشتن از سجده‏ى دوم اشاره به آن است كه باز از خاك بيرون خواهم آمد در قيامت. و تشهّد عبارت است از شهادت به وحدانيت خدا و رسالت حضرت رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و سلم و اشاره به آن است كه آن چه كرده‏ام از قرائت و قيام و ركوع و سجود و تسبيح هيچ يك را قابليت قبول نيست و به غير از شرمندگى و انفعال از آن حاصلى ندارم پس در آن حال تهى دست رو به قلعه‏ى محكم خدا كه لا إله إلّا اللَّه است برو و به گفتن (اشهد ان لا اله الّا اللَّه وحده لا شريك له و اشهد أنَّ محمداً عبده و رسوله) در آن حصن حصين داخل شو كه اشاره به آن است كه اگر چه دستم از تمام اسباب نجات، كوتاه است لكن خداوندا! معترفم به يگانگى و بى‏شريكى تو و به نبوّت و رسالت بنده‏ى خاص تو محمد(صلّى الله عليه وآله وسلّم) و سلم پس تحفه‏ى صلوات بر پيغمبر و آل او به خدمت آن بزرگواران پيشكش كن و بگو (اللهم صل على محمد و آل محمد) كه شايد به وسيله‏ى آن از مهالك نجات يابى در عالم حال گويا تو را خطاب كنند كه: اى بنده گنه كار! و اى نامه سياه تبه روزگار! پس اين مقدار اقرار زبانى در نجات كافى نيست بلكه قلب سليم اسباب نجات است در آن وقت گويا حيران مانى و به راست و چپ نظر كنى رو به شفيع عرصه‏ى محشر و بندگان صالحين خدا كنى و به گويى (السلام عليك أيّها النبي و رحمة اللَّه و بركاته السلام علينا و عَلَى‏

/ 443