بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 393فريضه شود و بعد از آن جماعت منعقد شود و بترسد كه اگر آن را تمام كند به جماعت نرسد به شرط آن كه محل عدول نگذشته باشد، به آن كه داخل ركوع نشده باشد و الّا عدول جايز نيست. (ششم) عدول از جماعت به فرداى به سبب عذر يا و لو بدون عذر بنا بر اقوى. (هفتم) عدول از امامى به امام ديگر در صورتى كه عارضى بر امام اول رو داده باشد. (هشتم) عدول از قصر به تمام در صورتى كه در اثناء نماز قصد اقامهى ده روز كند. (نهم) عدول از تمام به قصر در صورتى كه قبل از شروع به نماز قصد اقامهى ده روز كرده و در بين نماز از ماندن ده روز منصرف شود.(دهم) عدول از قصر به تمام يا از تمام به قصر در آن چهار مكان كه مخيّر بين قصر و تمام است.
مسأله 21
جايز نيست عدول كردن از نماز قضاء به اداء. پس اگر در اثناء نماز قضاء متذكّر شود كه وقت نماز اداء مضيّق است، نماز قضاء را باطل كند و شروع به نماز اداء نمايد بنا بر اقوى.
مسأله 22
جايز نيست عدول كردن از نافله به فريضه و از نافله به نافلهى ديگر، حتى در صورتى كه مثل فرائض موقّت و اعتبار سبق و لحوق در آن شده باشد.
مسأله 23
در صورتى كه عدول جايز نيست، اگر عدول كند به ديگرى باطل مىشود و هيچ كدام از آنها صحيح نيست مثل آن كه نماز عصر را به نيّت ظهر شروع كند و عدول به عصر كند.
مسأله 24
هر گاه داخل نماز ظهر شود به خيال آن كه نخوانده و در اثناء آن معلوم شود كه خوانده بوده، جايز نيست عدول كند به عصر.
مسأله 25
اگر عدول كند نمازى را به ديگرى به گمان آن كه جاى عدول است و بعد از فراغ از نماز يا در اثناء آن معلوم شود كه جاى عدول نبوده، دور نيست صحت آن نماز به نيّت اولى. مثل آن كه عدول كند از عصر به ظهر و معلوم شود خوانده بوده كه به جاى نماز عصر محسوب و صحيح است لكن احوط اعادهى آن است.
مسأله 26
هر گاه چند نماز قضاء مرتب بر او باشد مثل صبح و ظهر و عصر و به نيّت عصر شروع كند، در بين ملتفت شد كه ظهر را نكرده عدول به ظهر كند و بعد از آن معلوم شود كه