غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 427

(ششم) كشانيدن گردن محاذى پشت. (هفتم) آن كه نظر خود را بين القدمين بيندازد. (هشتم) آن كه دو مرفق خود را باز كند. (نهم) آن كه دست راست را پيش از دست چپ بر زانو گذارد. (دهم) آن كه زن دو دست خود را بالاى زانوها بر رانها گذارد. (يازدهم) تسبيحات را مكرر كند سه مرتبه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه زيادتر. (دوازدهم) تسبيحات را ختم بر عدد طاق نمايد. (سيزدهم) آن كه پيش از تسبيحات بگويد: اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ وَ لَكَ أَسْلَمْتُ وَ بِكَ آمَنْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ وَ أَنْتَ رَبِّي خَشَعَ لَكَ سَمْعِي وَ بَصَرِي وَ شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِى وَ دَمِي وَ مُخِّي وَ عَصَبِى وَ عِظامِى وَ ما أَقَلَّتْ قَدَماي غَيْرِ مُسْتَنْكِفٍ وَ لا مُسْتَكْبِرٍ وَ لا مُسْتَحْسِرٍ. (چهاردهم) آن كه در حال قيام بعد از ركوع بگويد: «سمع اللَّه لمن حمده» بلكه مستحب است اضافه به آن نمايد الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ أَهْلُ الْجَبَرُوتِ وَ الْكِبْرِياءِ وَ الْعَظَمَةِ الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ چه امام باشد يا مأموم يا منفرد. (پانزدهم) بلند كردن دستها براى ايستادن از ركوع و اين غير از بلند كردن دست‏ها وقت تكبير پيش از سجود است. (شانزدهم) آن كه در ركوع بعد از ذكر يا قبل از آن، صلوات بر پيغمبر و آل او فرستد.

مسأله 27

در ركوع چند امر مكروه است: (اول) آن كه سر را به زير بيندازد يا بلند كند به نحوى كه مساوى پشت نباشد. (دوم») آن كه در حال ركوع، دستهاى خود را به پهلوها بچسباند. (سوم) آن كه يكى از كفين را بر ديگرى گذارد و هر دو را بين دو زانو داخل كند بلكه احوط اجتناب از آن است. (چهارم) قرائت قرآن در ركوع. (پنجم) آن كه دو دست خود را داخل كند زير رخت متصل به جسد خود.

مسأله 28

در واجبات ركوع و مستحبات و مكروهات آن، فرقى بين فريضه و نافله نيست و هم چنين در آن كه نقصان ركوع، موجب بطلان نماز است. بلى، اقوى عدم بطلان نافله است به زيادى ركوع سهواً.

/ 443