غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 1

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 432

اتمام ذكر، متذكّر شود اكتفاء به همان سجده و آن نماز قوى است مثل صورتى كه بعد از بلند كردن سر از سجده ملتفت آن شود اگر چه احوط اعاده‏ى نماز است نيز.

مسأله 11

كسى كه در پيشانى او جراحتى يا دملى باشد پس هر گاه تمام پيشانى را فرا نگرفته و جاى سالم از پيشانى مانده كه بتواند سجده بر آن كند متعيّن است. و اگر نمى‏تواند بايد جاى سجده را گود كند تا موضع سالم از پيشانى را بر زمين گذارد. و اگر تمام پيشانى را جراحت فرا گرفته يا با گودال كندن هم گذاردن جاى سالم ممكن نباشد، يكى از دو جبين خود را بر زمين گذارد و اولى و احوط اختيار جبين راست است. و اگر آن هم ممكن نيست سجده كند بر ذقن خود. و اگر آن نيز متعذّر باشد در سجده اكتفاء كند به خم شدن به قدر ممكن.

مسأله 12

كسى كه عاجز باشد از خم شدن براى سجود، بايد به قدر امكان خم شود و سجده‏گاه پيشانى خود را بلند كند و شش موضع ديگر را هر يك به جاى خود گذارد. و اگر به هيچ وجه متمكن از خم شدن نباشد به سر اشاره كند. و اگر از آن نيز متمكن نباشد به دو چشم اشاره كند و احوط آن است كه سجده‏گاه خود را نيز بلند كند، در صورتى كه بتواند پيشانى را در اين حال بر آن گذارد چنانچه احوط گذاردن شش موضع ديگر است به جاى خود. و اگر نشستن بين السجدتين ممكن نباشد، بدل آن به سر اشاره كند و الّا به دو چشم اشاره كند. و اگر از تمام مراتب مذكوره عاجز باشد در حال جلوس، سجدتين را به دل بگذراند. و اگر متمكن از جلوس نباشد در حال قيام سجدتين به دل بگذراند و احوط اشاره كردن به دست است نيز.

مسأله 13

اگر در حال ذكر سجده انگشت ابهام پا را حركت دهد عمداً، احوط اعاده‏ى نماز است. و اگر سهواً حركت دهد و هنوز سر از سجده بلند نكرده متذكّر شود، بايد ذكر را اعاده كند. و هم چنين است حركت دادن ساير مواضع سته. بلى، در صورتى كه كف دست‏ها را بر زمين گذارده و انگشتان دست را حركت دهد، ظاهر آن است [كه‏] ضرر نداشته باشد زيرا كه گذاردن كفها كفايت مى‏كند. بلى، در صورتى كه كف را بر زمين نگذارد،

/ 443