بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 56مشغول نماز شود، در صحت آن اشكال است، چه در همان مسجد نماز خوانده باشد و چه در غير از آن. لكن اقوى صحت است اگر چه به سبب ترك مبادرت به ازاله، معصيت كرده و اگر قدرت بر ازاله نداشته باشد مطلقا يا تا زمان معينى، نماز خواندن او در زمان عدم قدرت، چه در آن مسجد، و چه در غير آن مانعى ندارد. هم چنين هر گاه با قدرتش، كسى ديگر مشغول به ازاله شد، مانعى ندارد كه او به نماز پيش از تحقق ازاله مبادرت كند.
مسأله 5
هر گاه شخص نماز خواند و بعد از نماز، معلوم شد كه مسجد نجس بوده، نمازش صحيح است. و هم چنين است هر گاه مىدانست نجاست مسجد را لكن از روى غفلت نماز خوانده. و اما اگر در بين نماز علم پيدا كند يا ملتفت شود پس آيا واجب است كه نماز را تمام كند و بعد ازاله كند يا آن كه نماز را باطل نمايد و مبادرت با ازاله كند؟ در اينجا دو وجه يا چند وجه است: و اقوى آن است كه نماز را تمام كند.
مسأله 6
هر گاه موضعى از مسجد نجس باشد، جايز نيست نجس كردن آن موضع ثانياً به نحوى كه باعث تلويث باشد بلكه با عدم تلويث نيز جايز نيست هر گاه نجاست دوم اشد و اغلط از اولى باشد و الّا در تحريم آن تأمل بلكه منع است هر گاه مستلزم نباشد تنجيس موضع طاهرى كه مجاور با آن موضع نجس است. لكن عدم جواز احوط است.
مسأله 7
هر گاه تطهير مسجد، متوقف بر كندن زمين آن باشد جايز است بلكه واجب است. و هم چنين است هر گاه متوقف بر خراب كردن قدرى از آن باشد. و پر كردن آن موضعى را كه كنده و ساختن آن موضعى را كه خراب كرده، واجب نيست. بلى! اگر مانند آجر و سنگ باشد كه ممكن باشد رد كردن آن به موضع خود بعد از تطهير، واجب است.
مسأله 8
هر گاه حصير مسجد نجس شود واجب است تطهير آن يا قطع كردن موضع نجس از آن، هر گاه بريدن آن اصلح باشد از بيرون بردن و تطهير كردن، چنانچه غالباً چنين است.مسأله 9»هر گاه تطهير مسجد توقف داشته باشد بر خراب كردن جميع آن مثل آن كه آن را با گچ نجس ساخته باشند يا استادى كه مباشر ساختن آن بوده كافر بوده، پس اگر كسى باشد كه بعد از خراب كردن، مصارف