هر گاه به جهت اضطرار با جامهى نجس نماز خواند و بعد از نماز متمكن از تطهير شد اعاده لازم نيست. بلى! اگر در اثناء نماز متمكن شد و وقت وسعت داشت، نماز را از سر گيرد و احوط اتمام و اعاده است.
مسأله 12
هر گاه به جهت اضطرار بر موضع نجس، سجده كرد نمازش صحيح است. و بعد از تمكن از محل طاهر، اعاده واجب نيست.
مسأله 13
هر گاه از روى جهل يا فراموشى بر موضع نجس سجده كرد، اعاده نماز واجب نيست و اگر چه احوط است.
فصل ششم در بيان نجاساتى كه وجود آنها در نماز معفو است
و آن چند چيز است:
اول
خون جروح و قروح است مادامى كه خوب نشده است چه در رخت باشد يا بدن، چه كم باشد يا زياد، ممكن باشد ازاله يا تبديل جامه بدون مشقت يا نه. بلى! معتبر است كه در ازاله و تبديل، مشقت نوعيه باشد و الّا احوط ازاله يا تبديل است. و معتبر است آن كه جراحت، معتدٌّ بها باشد و ثبات و استقرار داشته باشد. پس خون زخمهاى جزئى كه در بدن حادث مىشود معفو نيست. و واجب نيست در خون جروح و قروح، منع كردن آن از تنجيس. بلى! بستن روى آن به دستمال و نحو آن واجب است هر گاه در جائى باشد كه متعارف است بستن آن. و عفو اختصاص به خون همان محل ندارد. پس اگر به اطراف آن از بدن و لباس تعدى كند نيز عفو است لكن به آن قدرى كه متعارف است در مثل آن زخم تعدى كند. و اين مطلب مختلف مىشود به بزرگى و كوچكى زخم. و از جهت محل نيز، چه آن كه گاهى زخم در محلى است كه لازمهى آن تعدى بسيار است يا آن كه در محلى است كه ممكن نيست بستن آن. پس مناط متعارف آن زخم است.
مسأله 1
هم چنان كه از خون جروح عفو است، هم چنين عفو است از چركى كه با آن خون بيرون مىآيد و هم چنين از دواء و مرهمى كه بر روى آن زخم گذاشته شده و متنجس شده و