بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 78ضرر ندارد چرا كه اشنان و گِل هم مثلًا همراه جامه پاك شده است.
مسأله 39
در حال اجراء آب بر محل نجس از بدن يا جامه، هر گاه برسد غساله به موضع طاهرى كه متصل است به آن موضع نجس، بنا بر آن چه متعارف است ملحق نمىشود آن را حكم ملاقى غساله تا واجب باشد شستن آن ثانياً بلكه پاك مىشود به پاك شدن محل نجس و هم چنين است هر گاه جزئى از جامه نجس باشد پس بشويد مجموع جامه را. پس گفته نشود كه مقدار طاهر نجس شد به اين شستن پس كفايت نمىكند در طهارت آن همين شستن، بلكه حال چنين است هر گاه منضم كند با متنجس چيز ديگرى كه طاهر باشد و بريزد آب بر مجموع پس اگر يكى از انگشتان او نجس باشد و ضم كند با او بقيه انگشتان را و آب بر آنها جارى كند به طورى كه برسد آبى كه جارى بر محل نجس است با او بقيه، منفصل شود پاك مىشود به پاك شدن انگشت نجس و هم چنين است حكم، هر گاه بند دستش نجس باشد پس جارى كند آب بر آن پس غساله آن جارى شود بر كف دست و انگشتان و از آنجا فرو ريزد لازم نيست كه كف و انگشتان را ثانياً بشويد. بلى! اگر در حين شستن متنجس، ترشحى برخيزد و بچكد به محل طاهر از دست يا جامه، واجب است شستن آن بنا بر نجاست غساله و هم چنين است هر گاه برسد بعد از آن كه جدا شد از محل به محل طاهر منفصل و فرق اين است كه متصل به محل نجس با او در حكم يك مغسول است به خلاف محل منفصل.
مسأله 40
اگر لقمهاى از غذاى نجس در دهان گذارد و بجود، آن چه از آن در ميان دندانها مىماند نجس است و پاك مىشود به مضمضه كردن. و اما اگر غذاى طاهرى در دهان باشد و از بين دندانها خون در آيد، اگر به آن غذا بر نخورد، نجس نمىشود زيرا كه آب دهان به محض اتصال به آن خون، نجس نمىشود و اگر آن خون به آن غذا بر خورد در نجس شدن آن اشكال است، از جهت آن كه در باطن ملاقات با نجس كرده لكن احوط اجتناب از آن است، به جهت آن كه قدر معلوم آن است كه نجاست در باطن نجس نمىكند آن چه را كه ملاقات مىكند از چيزهاى باطنى، نه آن چيزى را كه از