بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 87نشست و آن شخص آن را بكشت و خونى از او بيرون آمد، آن خون محكوم به نجاست نخواهد بود مگر در وقتى كه علم پيدا كند كه اين همان خونى است كه از بدن او مكيده و الان هم مستند به او خواهد بود نه به پشه، پس در اين حال حكم او حكم خون زالو است.
[هشتم]
هشتم از مطهرات اسلام است و آن پاك كننده است بدن كافر و رطوبات متصلهى به آن را، مانند آب دهان و عرق و آب بينى و چركهاى بدن و اما نجاستهاى خارجى كه به بدن او رسيده و عين آن زائل شده، پس در پاك شدن او به سبب اسلام او اشكال است و اگر چه طهارت اقوى است. بلى! جامهاى را كه در حال كفر با رطوبت ملاقات كرده پاك نمىشود بنا بر احوط، بلكه بنا بر اقوى، در غير جامهاى كه در حال اسلام آوردن در بدنش مىباشد.
مسأله 1
فرقى نيست در كافر، ما بين اصلى و مرتد ملّى، بلكه در فطرى نيز بنا بر اقوى چه آن كه قبول مىشود توبهى او باطناً و ظاهراً نيز، پس قبول مىشود عبادات او و پاك مىشود بدن او، بلى! واجب است كشتن او اگر ممكن شود و جدا مىشود از او زوجهاى او و عدهى وفات مىگيرد و منتقل مىشود اموال موجوده در حال ارتداد او به ورثهى او و ساقط نمىشود اين احكام از او، به سبب توبه، لكن به توبه مالك مىشود اموالى را كه بعد از توبه، مالك شود و صحيح است كه رجوع كند به زوجهى خود به عقد جديد حتى پيش از خروج از عده، بنا بر اقوى و مرتد ملّى آن كسى است كه بر حكم اسلام متولد نشده و بعد از بلوغ اسلام آورده و بعد مرتد شده و مرتد فطرى آن است كه شخص بر حكم اسلام متولد شده باشد و در وقت بلوغ هم به اسلام اقرار نموده و بعد سبب ارتداد در او يافت شود.
مسأله 2
كافى است در حكم به اسلام كافر، اظهار كردن او شهادتين را و اگر چه معلوم نشود موافقت قلب او با زبان او، نه آن كه مخالفت از او.
مسأله 3
اقوى قبول شدن اسلام صبى مميز است هر گاه از روى بصيرت باشد.
مسأله 4
واجب نيست بر مرتد فطرى كه بعد از توبه، خود را در معرض كشتن در آورد بلكه جايز است از براى او ممانعت از قتل خود و اگر چه واجب باشد قتل او بر غير او.