بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 92و آن چه شك شود كه ملاقات با بول اسب و قاطر و الاغ كرده است و ملاقى موش زنده با رطوبت اگر اثر آن ظاهر نباشد و آن چه شك شود كه ملاقات با بول يا خون يا منى كرده است يا نه؟ و ملاقى زردى كه از دبر صاحب بواسير بيرون مىآيد و معبد يهود و نصارى و مسكن مجوس، هر گاه بخواهد كه نماز در آنجاها بخواند. (و چند مورد است) كه مستحب است به خاك يا به ديوار ماليدن و آن: مصافحه با كافر كتابى است بدون رطوبت، و مسّ سگ و خنزير است بدون رطوبت، بلكه در مسّ روباه و خرگوش نيز چنين است.
فصل دوم در طريق ثبوت طهارت در چيزهاى نجس
بدان كه هر گاه معلوم شد نجاست چيز محكوم خواهد بود به بقاء تا زمانى كه طهارت آن ثابت شودو طريق ثبوت طهارت چند چيز است:(اول) علم وجدانى. (دوم) شهادت عدلين به تطهير يا به سبب طهارت، و اگر چه آن سبب مطهر نباشد نزد آن دو عامل يا نزد يكى از ايشان، مثل اين كه شهادت بدهند بر باريدن باران بر فلان آب نجس به مقدارى كه نزد ايشان كافى در تطهير نيست با آن كه نزد شنونده كافى باشد يا اين كه بگويند فلان چيز نجس شسته شد اما اعتقاد ايشان آن است كه به مضاف شسته شده و شنونده بداند كه آب است و هكذا. (سوم) خبر دادن ذو اليد به طهارت و اگر چه عادل نباشد. (چهارم) غيبت مسلم با استعمال اوان چيز متنجس را، به تفصيلى كه گذشت. (پنجم») خبر دادن وكيل در تطهير به طهارت. (ششم) آن كه مسلمانى آن را به عنوان تطهير شسته باشد، اگر چه ندانيم كه بر وجه شرعى تطهير كرده باشد، چه آن كه فعل او محمول بر صحت است. (هفتم) شهادت عدل واحد بنا بر مذهب بعضى از علما، لكن مشكل است.
مسأله 1
هر گاه دو بيّنه با هم معارضه كرد يا آن كه خبر دو صاحب يد با هم معارضه كرد در تطهير و عدم تطهير، قول هر دو ساقط است و محكوم خواهد بود به بقاء بر نجاست. و در تعارض بيّنه با يكى از طرق متقدمه، غير از علم وجدانى، بيّنه مقدم است.