بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
افطار كند و پشيمان شود و قبل از زوال تجديد نيّت كند كه به قصد افطار باطل شده و هم چنين است اگر در يوم الشك به قصد واجب معيّن روزه بگيرد و عصياناً قصد افطار كند و پشيمان شود و بعد از معلوم شدن، آن كه رمضان است پيش از زوال تجديد نيّت كند كه آن روزه باطل است.
مسأله 22
روزهى واجب معيّن به قصد قطع و قاطع باطل مىشود به آن كه قصد كند روزه نباشد يا قصد كند مفطرى به جا آورد چه در آن حال يا بعد از آن. و هم چنين باطل مىشود به ترديد كه روزه بگيرد يا نه؟ يا مفطرى به جا آورد يا نه؟ بلى، هر گاه ترديد او به سبب آن باشد كه شك كند از جهت عارضى، روزهاش باطل شده يا نه؟ باطل نمىشود هر چند زمانى به ترديد بماند تا برود بپرسد يا به رساله رجوع كند. و در بطلان روزهى واجب معيّن به قصد قطع و قاطع و ترديد، فرق نيست بين آن كه پيش از زوال به نيّت روزه برگردد يا نه، به خلاف روزهى غير واجب معيّن كه با رجوع به نيّت روزه پيش از زوال صحيح است.
مسأله 23
در صحت روزه شرط نيست كه بفهمد حقيقت روزه مجرد ترك مفطرات با نيّت است يا آن كه امر وجودى است كه جلوگيرى خود از مفطرات است با نيّت.
مسأله 24
عدول از روزه به روزهى ديگر جايز نيست چه از واجب به واجب ديگر يا از ندب به ندب ديگر يا از واجب به ندب يا از ندب به واجب. و آن چه در روزهى يوم الشك گذشت كه بعد از معلوم شدن آن كه رمضان است تجديد نيّت كند از باب عدول نيست بلكه از جهت آن است كه وقت نيّت براى كسى كه نداند موسّع است تا زوال.
باب دوم در بيان چيزهايى كه در روزه بايد از آن امساك كند
و آن چند چيز است: «اول و دوم» خوردن و آشاميدن و فرق نيست بين چيزهايى كه خوردن و آشاميدن آنها معتاد باشد مثل نان و آب و امثال آنها و چيزهايى كه معتاد نباشد مثل خاك و رمل و مايعى كه از درخت به فشردن بيرون مىآيد و نحو آن، چنانچه فرق نيست ما بين زياد يا كم، مثل عُشر دانهى گندم يا عُشر قطرهى آب و نحو آنها حتى آن كه اگر ريسمان را به آب دهن يا غير آن تر كند و دوباره برگرداند به دهن و رطوبت آن را بمكد و فرو برد، روزه را باطل مىكند مگر در صورتى كه رطوبت آن مستهلك شود به آب دهن به نحوى كه رطوبت خارجه محسوب نشود. و هم چنين اگر مسواك كند و بيرون آورد و دو باره مسواك را با همان رطوبت داخل دهن كند و رطوبت آن را فرو برد، مبطل روزه است مگر با استهلاك آن رطوبت در آب دهن و هم چنين باطل مىشود به فرو بردن ريزههاى غذا [يى] كه ميانهى دندانها باقى مانده.
مسأله 1
كسى كه بعد از غذا خوردن قصد روزه مىكند، واجب نيست خلال كند هر چند احتمال بدهد كه باقى مانده غذاى ميانهى دندانها به حلق فرو رود زيرا كه اگر