فصل چهارم در احكام كفاره‏ - غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كراهت هر كارى كه باعث ضعف يا هيجان صفرا باشد. «پنجم» انفيه كشيدن در صورتى كه نداند اجزاء آن به حلق رسد و الّا جايز نيست بنا بر اقوى. «ششم» بو كردن رياحين يعنى گياهى كه خوش بو باشد بخصوص نرجس. «هفتم» پوشيدن لباس تر. «هشتم» نشستن زن در آب بلكه خلاف احتياط است. «دهم» كندن دندان بلكه مطلق خون آلود نمودن دهن. «يازدهم» مسواك كردن به چوبِ تَر. «دوازدهم» مضمضه كردن به عبث بلكه به دهن داخل كردن چيز ديگر بدون غرض صحيح. «سيزدهم» خواندن اشعار و دور نيست كراهت آن مختص باشد به غير اشعار مراثى و مطالب حقه كه خالى از اغراق است و غير آن چه مشتمل بر مدح معصومين (عليهم السلام) باشد هر چند ظاهر اخبار، كراهت مطلق شعر است. «چهاردهم» جدال و خودنمايى و اذيت رسانيدن به خادم و زود قسم ياد كردن و نحو آن از محرمات و مكروهات در غير روزه كه در روزه، حرمت و كراهت آن اشدّ است.

فصل چهارم در احكام كفاره‏

بدان كه مفطرات مزبوره چنانچه موجب قضاء مى‏باشند موجب كفاره نيز هستند در صورتى كه به عمد و اختيار بدون اكراه و اجبار باشد و در وجوب كفاره، فرقى بين مفطرات نيست حتى ارتماس و كذب بر خدا و رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) بلكه حقنه و قىّ بنا بر اقوى. بلى، اقوى عدم وجوب كفاره است در خواب دوم جنب بعد از بيدار شدن بلكه در خواب سوم هر چند در هر دو خصوصاً خواب سوم، كفاره احوط است و در وجوب كفاره فرقى نيست بين عالم و جاهل مقصّر و قاصر بنا بر احوط اگر چه اقوى، عدم وجوب كفاره است بر جاهل خصوصاً قاصر و مقصرى كه وقت افطار ملتفت نباشد. بلى، كسى كه جاهل به مفطر بودن مفطرى باشد با علم به حرمت آن مثل آن كه نداند كذب بر خدا و رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مفطر است و در روزه مرتكب آن شود، ظاهر آن است [كه‏] كفاره بر او واجب باشد.

مسأله 1

كفاره در چهار قسم از اقسام روزه، واجب است: «اول» روزه‏ى شهر رمضان و در كفاره‏ى آن مخيّر است بين عتق يا دو ماه پى در پى روزه يا اطعام شصت مسكين بنا بر اقوى، هر چند احوط ترتيب مزبور است كه با امكان، يك بنده آزاد كند و با عجز از آن دو ماه روزه و با عجز از آن، اطعام نمايد. و هر گاه افطار به حرام نمايد بايد در كفاره، جمع كند بين هر سه مثل آن كه افطار نمايد به مغصوب يا به خمر يا به جماع حرام و نحو آنها. «دوم» روزه‏ى قضاء رمضان اگر افطار كند بعد از زوال و كفاره‏ى آن اطعام ده مسكين به هر كدام مدّى از طعام و اگر از آن عاجز باشد سه روز روزه و احوط اطعام شصت مسكين است. «سوم» روزه‏ى نذر معيّن و كفاره‏ى آن همان كفاره‏ى افطار رمضان است. «چهارم» روزه‏ى اعتكاف و كفاره‏ى آن مثل افطار رمضان است كه مخيّر

/ 440