فصل پنجم در چيزهائى كه موجب قضاء است بدون كفاره‏ - غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سفر يا مرض يا نحو آن مفطر و زوجه‏اش روزه باشد، جايز نيست اكراهش كند به جماع و اگر كرد، كفاره و تعزير او را نبايد تحمّل كند. و آيا جايز است با او در حالت خواب جماع كند يا نه؟ اشكال است.

مسأله 19

كسى كه عاجز باشد از به جا آوردن هر سه كفاره، مخيّر است بين روزه هيجده روز يا تصدّق به آن چه بتواند و اگر از هر دو عاجز باشد آن چه مى‏تواند از آن را به عمل آورد. و هر گاه قدرت بر هيچ چيزى از آن نداشته باشد، استغفار كند و لو يك مرتبه به قصد بدليّت آن از كفاره و اگر بعد از آن متمكّن از كفاره شود بايد به جا آورد.

مسأله 20

كسى كه كفاره بر او باشد و بميرد جايز است ديگرى به قصد تبرّع از ميت به جا آورد چه به روزه يا غير آن، به خلاف تبرّع از زنده كه مشكل و خلاف احتياط است به خصوص تبرّع به روزه.

مسأله 21

كسى كه كفاره بر او واجب شده و به جا نياورده و چند سال گذشته مكرر نمى‏شود.

مسأله 22

ظاهر آن است كه وجوب كفاره موسّع باشد و تعجيل آن واجب نباشد. بلى، جايز نيست آن قدر كه سستى در امتثال واجب محسوب شود.

مسأله 23

افطار كردن به حرام بعد از مغرب موجب بطلان روزه نيست هر چند اثناء روز، قصد آن را داشته باشد.

مسأله 24

مصرف كفاره‏ى اطعام، فقراء هستند به آن كه به آنها بخوراند تا سير شوند يا به هر كدام آنها يك مد گندم يا جو يا برنج يا نان و نحو آنها بدهد. و احوط دو مُد است و در يك كفاره كفايت نمى‏كند يك نفر را دو مرتبه يا زيادتر بخوراند يا آن كه به يك نفر دو مُد يا زيادتر بدهد بلكه بايد به شصت نفر بخوراند يا بدهد و هر گاه فقير عيالات متعدده داشته باشد هر چند اطفال كوچك باشند جايز است به عدد هر كدام از آنها يك مُد به او بدهد.

مسأله 25

در ماه رمضان سفر كردن جايز است هر چند به قصد فرار از روزه باشد لكن مكروه است.

مسأله 26

مد، ربع صاع است و صاع ششصد و چهارده مثقال و ربع مثقال صيرفى است پس مد صد و پنجاه و سه مثقال و نيم و يك نخود و نيم است. و هر گاه سه ربع وقيه بقالى به وزن نجف بدهد قدرى زيادتر داده كه بيست و يك مثقال و ربع مثقال و سه ربعِ ربعِ مثقال بوده باشد.

فصل پنجم در چيزهائى كه موجب قضاء است بدون كفاره‏

و آن چند مورد است: «اول» آن چه گذشت از باقى ماندن بر جنابت در خواب دوم بلكه [خواب‏] سوم نيز، هر چند احوط در هر دو كفاره است نيز به خصوص در خواب سوم. «دوم» كسى كه اخلال به نيّت كند و مفطرات به عمل نياورد يا آن كه به قصد رياء يا به قصد قطع يا قاطع روزه را فاسد كند. «سوم» كسى كه غسل جنابت را فراموش كرده و يك روز يا چند روز بر او بگذرد چنانچه گذشت. «چهارم» كسى كه تفحّص از فجر نكرده مفطرى به‏

/ 440