و آن سنّت مؤكّد است به مقتضاى آيات و اخبار بسيار و حضرت رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) هميشه در دههى آخر رمضان اعتكاف مىنمودهاند مگر در سالى كه جنگ بدر در آن واقع شد و در سال بعد از آن، قضاى آن را به عمل آوردهاند. و از آن حضرت منقول است كه اعتكاف دههى آخر رمضان برابر است با دو حج و دو عمره و مراد به اعتكاف، ماندن در مسجد است به قصد عبادت بلكه بعيد نيست كافى باشد قصد خود ماندن كه عبادت است هر چند در نيّت، قصد عبادت ديگر نداشته باشد، لكن خلاف احتياط است. و اعتكاف صحيح است در هر زمانى كه روزه در آن صحيح باشد و افضل اوقات آن، شهر رمضان است به خصوص دههى آخر آن و اعتكاف دو قسم است: واجب و مندوب و اعتكاف واجب در صورتى است كه به نذر يا عهد يا قسم بر خود واجب كرده يا بشرط در ضمن العقد يا به اجاره و نحو آنها ملتزم به آن شده باشد پس در اصل شرع، مستحب است و بالعرض واجب مىشود. و جايز است اعتكاف براى خود يا به نيابت از ميت. و آيا جايز است به نيابت زنده به عمل آورد يا نه؟ دو قول است: و جواز آن بعيد نيست بلكه اقوى است. و ضرر ندارد اعتبار روزه در آن با آن كه روزه را به نيابت زنده نمىتوان به عمل آورد زيرا كه اعتبار روزه در آن تبعى است نظير اعتبار نماز در طواف كه جايز است طواف از حىّ با آن كه نماز هم به نيابت زنده مشروع نيست.
باب اول در شرايط صحت اعتكاف
و آن چند چيز است:«اول» ايمان و اعتكاف غير مؤمن، باطل است. «دوم» عقل پس صحيح نيست از مجنون هر چند ادوارى باشد كه در وقت جنون او باطل است و هم چنين باطل است اعتكاف مست و غير او از كسانى كه فاقد العقل باشند. «سوم» قصد قربت مثل ساير عبادات. و معتبر است در آن تعيين و لو به نحو اجمال در صورتى كه متعدد باشد و قصد وجه در آن معتبر نيست و اگر بخواهد قصد وجه كند در اعتكاف واجب، قصد وجوب كند و در مندوب به قصد ندب و ضرر ندارد قصد ندب با آن كه روز سوم كه جزء آن است واجب مىشود زيرا كه وجوب آن از احكام اعتكاف مندوب است نظير نماز نافله اگر بگوييم به مجرد شروع به آن واجب مىشود ولى بهتر آن است، وجوب روز سوم را در وقت نيّت ملاحظه نمايد و اول روز سوم تجديد نيّت كند. و وقت نيّت اعتكاف پيش از طلوع فجر است و آيا نيّت شب كافى است يا