كتاب الزكاة
از مجلدات جزء دوم (كتاب مستطاب غاية القصوى)
الحمد للّه و الصلاة على رسول اللَّه و آله امناء اللَّه. أقلّ، آثم، جانى، ابو القاسم الموسوي الاصفهانى، عفى عنه گويد كه جناب عالم ورع و تقى، آقاى حاج شيخ عباس قمى دام تأييده سابقاً به ترجمهى كتاب مستطاب عروة الوثقى شروع و از كتاب طهارت تا اواخر احكام اموات و قدرى از كتاب صلاة تا اول ستر و ساتر نوشتند و تتمهى كتاب طهارت و عمده صلاة و بقيهى كتب آن در عهده تعويق ماند. اين ذرّهى كم نام و اقلّ انام، نظر به شدّت احتياج عموم اهل ايمان و كافّه، شيعيان از اهالى ايران و ساير بلاد مسلمان فارسى زبان كه نوعاً مقلّد حضرت مستطاب آية اللَّه الملك العلام، حجة الاسلام آقاى علامه طباطبايى مُدّ ظله العالى على رءوس الانام مىباشند با عدم قابليت و قصور خود به اشارهى آن بزرگوار با كمال تعجيل به تكميل ترجمهى آن اقدام نمودم و به سبب اشتمال آن بر قواعد فقهيه و اشارات به بعض نكات علميه با التزام به آن كه به قدر مقدور خصوصيتى از خصوصيات آن در ترجمه فرو گذار و دقيقه از دقائق آن فوت نشود، با ملاحظهى كمال اختصار به بيانى كه عوام نيز بتوانند از فوائد متضمّنهى آن بهرهمند باشند خالى از صعوبت نيست زيرا به حكم وجدان، لسان در بيان معانى انشائيه مطلق العنان است به خلاف ترجمهى كتابى از لغتى به لغت ديگر با تقيُّد به حفظ ترتيب و التزام به بيان تمام فروع مندرجه پس هر گاه در تعبيرات آن قصورى شده، اميد است معذورم دارند. و أسأل اللَّه تعالى ان يجعلها ذخيرتي ليوم لا ينفع مال و لا بنون فانه ارحم الراحمين.كتاب الزكاة و در آن يك مقدمه و چند باب و خاتمه است:
مقدمه» بدان كه آيات و احاديث بر وجوب زكات و عقاب تارك آن بسيار است. از آن جمله حق سبحانه و تعالى مىفرمايد وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ «1» و از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه هر كس ندهد قيراطى از زكات را نه مؤمن است و نه مسلم. و از حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله به طرق صحيحه منقول است، كسى كه طلا و نقره داشته باشد و زكات آن را ندهد حق تعالى او را روز قيامت محشور فرمايد در زمين لغزنده كه پا بر آن بند نشود و مسلّط كند بر او مار پيسه را كه زهرش از مارهاى ديگر عظيمتر است و از عقب او بدود و او از آن بگريزد تا به او(1). سورهى توبه/ آيهى 34 و 35