بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
سال آن چهار شتر ديگر مالك شود يا آن كه چهل گوسفند داشت و در اثناء سال آن چهل گوسفند ديگر مالك شود و در قسم دوم نبايد ملك تازه را به قديمى ضميمه كند بلكه براى هر كدام سال على حده است مثل آن كه پنج شتر داشت و بعد از شش ماه، پنج شتر ديگر مالك شود كه بايد بعد از تمام شدن سال پنج شتر اول، يك گوسفند زكات آن را بدهد و شش ماه بعد از آن كه سال تازهها تمام مىشود يك گوسفند زكات آن را بدهد و هم چنين در اشباه و نظاير آن و در سالهاى آينده و در قسم سوم بايد بعد از تمام شدن سال قديمى براى مجموع، سال قرار دهد و تتمهى سال اول نسبت به تازهها معفو است مثل آن كه سى گاو داشته و در اثناء سال آن يازده گاو ديگر مالك شود و مثل آن كه هشتاد گوسفند داشت و در اثناء سال آن چهل و دو گوسفند مالك شود. و هر گاه در اثناء سال، مالك مقدارى شود كه مشتمل باشد بر نصاب مستقل، تكميل نمايد نصاب لاحق را، ملحق به قسم سوم است بنا بر اقوى مثل آن كه بيست شتر داشته و در اثناء سال آن، مالك شش شتر ديگر شود يا آن كه پنج شتر داشت و در اثناء سال آن، مالك بيست و يك شتر ديگر شود و محتمل است الحاق آن به قسم دوم.
مسأله 14
اگر به مقدار نصابى، صداق زوجه كند و يك سال بر آن بگذرد زكات آن بر زوجه است و اگر قبل از دخول به او و بعد از گذشتن سال، طلاقش دهد نصف صداق به زوج بر مىگردد و زكات مجموع بر زوجه است. و بايد از نصفى كه به او رسيده بدهد و اگر تمام نصف زوجه به تفريط او پيش از دادن زكات تلف شود بايد از نصفى كه به زوج برگشته زكات مجموع را بدهد و غرامت مقدار زكات را براى زوج بكشد و هر گاه بدون تفريط او تلف شده، نصف زكات را از نصفى كه به زوج برگشته بدهد و غرامت آن را براى زوج بكشد و نصف ديگر زكات را ضامن نيست.
مسأله 15
هر گاه صاحب مال ادعا كند كه سال بر مال او نگذشته قول او مسموع است بدون بيّنه و قَسم. و هم چنين است اگر بگويد زكات آن را دادهام يا بگويد مقدارى از آن تلف شده و از نصاب كمتر باقى مانده.
مسأله 16
اگر به مقدار نصاب بخرد و بايع خيار فسخ داشته باشد. پس هر گاه پيش از گذشتن سال از وقت بيع فسخ كند بر مشترى چيزى نيست و اول سال آن نسبت به بايع زمان فسخ است و اگر بعد از آن كه يك سال بر ملك مشترى بوده فسخ كند زكات آن بر مشترى است پس هر گاه زكات آن را از عين آن مال داده، قيمت آن را براى بايع غرامت بكشد و اگر از مال ديگرى زكات آن را داده، بايع تمام عين را از او مىگيرد و اگر هنوز زكات آن را نداده مشترى را مىرسد كه به مقدار زكات از عين بر دارد و بدهد و براى او غرامت بكشد و مىتواند كه زكات از مال ديگر بدهد و تمام عين را به بايع رد كند.