باب يازدهم در مسائل متفرقه‏ - غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زيرا كه او مقصود بوده و توصيف او به آن كه بزرگتر است، اشتباه بوده و هم چنين اگر اشاره به يكى از دختران خود كند و بگويد: زَوَّجْتُكَ هذِه‏ وَ هِىَ فاطمةُ يا وَ هِىَ الْكُبْرى‏ و معلوم شود اسمش خديجه بوده يا آن كه كوچكتر بوده عقد بر دخترى كه اشاره به او كرده صحيح است و ذكر اسم يا وصف او كه اشتباهى بوده لغو است.

مسأله 19

اگر زن با شوهر نزاع كنند يكى بگويد: عقد بر معيّن شده پس صحيح است و ديگرى بگويد بر معيّن نشده پس باطل است قول مدّعى صحت مقدّم است، نظير ساير شروط در ساير عقود. و اگر زوج با ولىّ زوجه اتفاق داشته باشند كه زوجه را در عقد معيّن كرده‏اند و يكى بگويد: فاطمه بود و ديگرى بگويد: خديجه بود و هيچ كدام شاهد نداشته باشند، هر دو قَسَم ياد كنند، نظير ساير عقود. بلى، يك صورت است كه علماء در آن خلاف كرده‏اند و آن صورتى است كه كسى چند دختر داشته باشد و يكى از آنها را قصد تزويج كرده و لكن اسم يا وصف او را در عقد ذكر نكرده و او با شوهر در تعيين مقصود نزاع كنند كه مشهور گفته‏اند مرجع تحالف است و جماعتى گفته‏اند اگر شوهر تمام دختران او را ديده بوده، قول پدر مقدّم است و الّا نكاح باطل است. و قول مشهور خالى از قوّت نيست هر چند احوط مراعات احتياط است.

مسأله 20

نكاح طفل كه در شكم است صحيح نيست هر چند پسر بودن يا دختر بودن آن معلوم باشد چنانكه خريد و فروش حمل باطل است اگر چه قائل باشيم به صحت وصيّت عهديه يا تمليكيّه براى حمل.

مسأله 21

لازم نيست كه زن و شوهر اوصاف يكديگر را در وقت عقد بدانند اگر چه دانستن آنها موجب اختلاف رغبت و زيادتى مهر و كمى آن باشد و بعد از تعيين شخص آنها جهالت اوصاف، ضرر ندارد.

باب يازدهم در مسائل متفرقه‏

اول‏

«اول» شرط خيار در نفس عقد نكاح دائم و انقطاع، جايز نيست و شرط باطل است. و آيا عقد نيز باطل مى‏شود يا نه؟ دو قول است: و عدم بطلان خالى از قوّت نيست و اما شرط خيار در مهر نكاح دائم مانعى ندارد و لكن مدت خيار بايد معيّن باشد و اگر در زمان خيار فسخ كند، نظير عقد بدون ذكر مهر مى‏شود و رجوع به مهر المثل مى‏نمايد و شرط خيار در مهر متعه مشكل است زيرا كه متعه بى مهر باطل است.

دوم‏

«دوم» اگر مردى بر زنى ادعا كند كه زوجه‏ى من است و او تصديقش نمايد يا آن كه زنى بر مردى ادعا كند كه شوهر من است و او تصديقش كند، در ظاهر شرع حكم مى‏شود كه زوجه‏ى اوست و جميع آثار زوجيت بر آنها جارى است و اگر يكى از آنها بميرد ديگرى از او ارث مى‏برد، چه هر دو از اهل بلد و معروف باشند يا غريب باشند. و هر گاه يكى ادعاى زوجيت كند و ديگرى منكر شود، به قواعد قضاء

/ 440