غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه به مجرد اتمام مى‏تواند مطالبه‏ى اجرت كند و بنا بر اين، اگر خياطت ثوب مثلًا تمام شود و پيش از آن كه آن را بدهد به مستأجر بدون تعدّى و تفريط تلف شود، مؤجر مستحق اجرت خياطت هست به خلاف آن، بنا بر قول دوم و اگر آن را اتلاف كند يا نزد او تلف شود به طورى كه ضامن باشد، ضامن ثوب دوخته است.

مسأله 16

اگر بطلان اجاره معلوم شود اجرت برمى‏گردد به مستأجر و مؤجر مستحق أجرة المثل مقدارى از منفعت است كه مستأجر استيفاء نموده يا در دست او فوت شده، در صورتى كه مؤجر جاهل به بطلان بوده به خصوص اگر مستأجر بطلان آن را مى‏دانسته به خلاف آن كه مؤجر بطلان آن را دانسته اقدام كند كه ضمان مستأجر مشكل است خصوصاً در صورتى كه مستأجر جاهل باشد زيرا كه به دادن اجرت به او هتك حرمت مال خود نموده به خصوص در صورتى كه بطلان اجاره به سبب آن باشد كه اجرت را چيزى قرار داده كه شرعاً يا عرفاً مال نباشد يا آن كه اجرت بلا عوض باشد. و از اينجا معلوم مى‏شود حال اجرت نيز كه اگر در دست مؤجر تلف شود عوض آن را بايد بدهد مگر در صورتى كه مستأجر عالم به بطلان اجاره باشد و مع ذلك عين را به او بدهد. بلى، هر گاه عين آن موجود باشد مى‏تواند پس گيرد. و هر گاه اجاره بر اعمال باطل باشد، مؤجر مستحق أجرة المثل عمل خود است نه أجرة المسمّى در صورتى كه جاهل به بطلان باشد بخلاف آن كه عالم باشد كه به منزله‏ى آن است كه تبرّعاً عمل را كرده باشد چه به امر مستأجر كرده باشد يا نه، پس بايد اجرتى كه گرفته پس دهد و اگر تلف كرده عوض آن را بدهد و مستحق أجرة المثل عمل هم نيست. و اگر مستأجر نيز عالم به بطلان بوده او را نمى‏رسد عوض اجرتى كه داده مطالبه كند در صورتى كه عين آن تلف شده باشد هر چند مؤجر عمل را به جا نياورده باشد.

مسأله 17

اجاره دادن ملك مشاع جايز است چنانچه فروختن يا مصالحه كردن يا بخشيدن آن مانعى ندارد و لكن تسليم عين مشترك جايز نيست مگر به اذن شريك. بلى، اگر مستأجر نداند [كه‏] مشترك است، خيار فسخ دارد مثل آن كه تمام خانه را به كسى اجاره دهد و معلوم شود كه مثلًا نصف آن مال ديگرى است و او اجازه نكند كه مستأجر خيار شركت دارد بلكه خيار تبعّض نيز دارد. و هر گاه نصف خانه را به كسى اجاره دهد و آن كس اعتقادش اين است كه تمام خانه ملك مؤجر است و معلوم شود نصف آن ملك ديگرى است آيا مستأجر خيار فسخ دارد يا نه؟ دو وجه است: و ثبوت خيار بعيد نيست در صورتى كه شركت ديگرى موجب منقصت او باشد.

مسأله 18

باكى نيست كه خانه را به دو نفر اجاره دهد بالاشاعه كه خودشان با يكديگر اطاق‏ها و مرافق آن را حسب الشركه قسمت كنند به تراضى يا به قرعه. و هم چنين جايز است حيوانى را به دو نفر اجاره‏

/ 440