فصل سوم [در اين كه مستأجر امين است‏] - غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دهد كه به نوبت سوارى آن را قسمت كنند به فرسخ، فرسخ يا هر طورى كه تراضى نمايند. و هر گاه با هم نزاع كنند كه كدام يك ابتداء به سوارى نمايد؟ به قرعه تعيين كنند و هم چنين جايز است كه حيوان را به غير اشاعه به دو نفر اجاره دهد بلكه به نوبت يا هر كدام يك ساعت مثلًا يا يك فرسخ، سوار شوند. و هم چنين جايز است دو نفر خود را اجير دهند براى عمل معيّنى به وجه شركت مثل حمل چيزى كه حمّال متعدد لازم دارد.

مسأله 19

اتصال مبدأ اجاره به عقد شرط نيست بنا بر اقوى، پس جايز است مثلًا در جميدى خانه خود را از غرّه‏ى رجب تا يك سال اجاره دهد، خواه خانه در جمادى به اجاره‏ى ديگرى باشد يا نه؟ و اگر خانه را يك ماهه اجاره دهد و معيّن نكند كدام ماه؟ منصرف مى‏شود به ماه متّصل به عقد و اگر انصرافى نباشد، اجاره باطل است.

فصل سوم [در اين كه مستأجر امين است‏]

بدان كه عين مستأجره در دست مستأجر امانت است كه هر گاه بدون تعدّى و تفريط او تلف يا معيوب شود ضامن نيست، بلكه مشهور علماء گفته‏اند كه اگر بر او شرط كند كه بر فرض تلف يا عيب، ضامن باشد، شرط صحيح نيست لكن اقوى صحت آن است و خصوص در صورتى كه بر مستأجر قرار دهد كه بر تقدير تلف يا عيب مقدارى از مال خود بدهد به غير عنوان ضمان. و ظاهر آن است كه در عدم ضمان فرق نكند كه در اثناء مدت تلف شود يا بعد از انقضاء مدت پس در صورتى كه بعد از گذشتن مدت اجاره هنوز عين در دست مستأجر باشد به قصد آن كه به صاحبش ردّ كند و مؤجر مطالبه عين را نكرده تلف شود نيز ضامن نيست. اينها در صورتى است كه اجاره صحيح باشد و اگر باطل باشد و در دست او بدون تعدّى و تفريط تلف شود آيا ضامن است يا نه؟ دو وجه است: اقوى عدم ضمان است خصوصاً در صورتى كه مؤجر وقت تسليم عين، بطلان اجاره را بداند و مستأجر نداند.

مسأله 1

عينى كه مال مستأجر و به دست مؤجر است مثل رختى كه داده بدوزد امانت است اگر بدون تعدّى و تفريط يا شرط ضمان، تلف يا معيوب شود ضامن نيست نظير آن چه در عين مستأجره گذشت. و اگر پيش از دوختن يا اثناء آن تلف شود يا مؤجر يا اجنبى آن را تلف كند، اجاره باطل مى‏شود و اجرت آن را بعضاً يا كلًّا به مستأجر بايد پس دهد بلكه اگر عين را خود مستأجر نيز تلف كرده باشد، اجرت را بايد به او پس دهد. بلى، اگر اجاره متعلّق به نفس منفعت باشد نه بر ذمّه‏ى اجير به آن كه منفعت خياطت روز جمعه او را به اجاره مالك شده باشد به يك قران مثلًا و خود مستأجر ثوب را تلف كند و او بى‏كار بماند اتلاف كردن ثوب، متعلّق عمل است به منزله‏ى استيفاء عمل است و او را نمى‏رسد كه قران را پس گيرد

/ 440