غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اعيان مگر در صورتى كه [چيز] تازه در آن احداث كرده باشد و هم چنين جايز نيست در چهار [تاى‏] مذكور كه بعض آن را به زيادتر از اجرتى كه اجاره كرده اجاره دهد، مثل آن كه خانه را اجاره كرده باشد يك ساله به ده دينار و مثلًا يك اطاق آن را خودش بنشيند و تتمه‏ى آن را به ديگرى به زيادتر از ده دينار اجاره دهد بدون آن كه در آن تازه احداث كرده باشد به خلاف آن كه به كمتر از آن اجاره دهد كه جايز است. بلكه اقوى جواز اجاره‏ى بعض آن است به ده دينار هر چند احوط ترك آن است.

مسأله 2

اگر كسى عملى را متقبّل شود كه به جا بياورد بدون اشتراط آن كه خودش به جا آورد و لفظ او هم منصرف به خودش نباشد جايز است كه غلام يا پسر يا شاگرد خود يا اجنبى را معيّن كند كه آن عمل را به جا آورند و احوط آن است كه مثلًا ثوب كه متعلّق خياطت است بدون اذن مالك بدست آنها ندهد و الّا ضامن عين خواهد بود و جايز است كه ديگرى را اجير كند براى آن عمل به مساوى اجرتى كه با مستأجر قرار داده يا به زياده از آن. و آيا جايز است كه به كمتر از آن اجرت ديگرى را اجير كند يا نه؟ مشكل است مگر آن كه مثلًا خودش آن پارچه را بريده يا بعض آن را دوخته باشد بلكه كفايت مى‏كند در جواز آن، آن كه او سوزن و ريسمان بخرد براى دوختن آن. و هم چنين اگر اجير شود براى به جا آمدن [آوردن‏] يك سال نماز يا يك ماه روزه به ده قران مثلًا در صورتى كه مباشرت او شرط نباشد، هر گاه ديگرى را اجير كند براى آن نماز يا روزه به نُه قران مشكل است مگر آن كه خودش يك نماز يا يك روزه بگيرد مثلًا.

مسأله 3

در جائى كه اجير شود براى عملى و مباشرت در آن معتبر نباشد جايز است ديگرى آن عمل را تبرّعاً به جا آورد و ذمّه‏ى او را فارغ كند و او مستحق أجرة المسمّى خواهد بود. بلى، اگر متبرّع آن عمل را بدون قصد تفريغ ذمّه‏ى او به جا آورد او مستحق اجرت نيست و ذمّه‏ى ميت فارغ مى‏شود و به اين سبب اجاره‏ى او باطل مى‏شود زيرا كه محل آن فوت شده.

مسأله 4

اجير خاص بر چند وجه ممكن است: «اول» آن كه نفس خود را اجير داده باشد كه تمام منافع او در مدت معيّن ملك مستأجر باشد. «دوم» آن كه در آن مدت منفعت خاصه‏ى او مثل خياطت از او باشد. «سوم» آن كه خودش را اجير داده براى مباشرت عملى در مدت معيّنه. «چهارم» آن كه اعتبار مباشرت يا اعتبار وقوع عمل در آن مدت يا هر دو به شرط باشد نه به قيد پس اجير در تمام اين وجوه، جايز نيست كه در آن مدت براى خود يا براى ديگرى با اجاره يا به جعاله يا به تبرّع عملى كند كه منافى حق مستأجر باشد الّا به اذن او و مثل تعيين مدت است تعيين اول زمان عمل به طورى كه كاشف باشد از آن كه تا آخر عمل راضى به سستى در آن نيست. بلى، كارى كه منافى حق او نباشد عيبى ندارد مثل آن كه اجير شده باشد تا مدتى براى بنايى كه متعارف آن‏

/ 440