غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كندن نهر و تنقيه چاه و كاشتن درخت در آن و نحو آنها را مال الاجاره قرار دهد. «هفدهم» گرفتن اجرت بر طبابت ضرر ندارد هر چند از واجبات كفائيه باشد زيرا كه طبابت مثل ساير صنايع واجب است به عوض تا امور معاش بندگان خدا به آنها منتظم باشد بلكه اگر در موردى به سبب انحصار به فرد بودن طبابت، واجب عينى شود نيز گرفتن اجرت بر آن جايز است و ضرر ندارد كه بر طبيب شرط كنند كه دواء مريض بر او باشد به شرط آن كه دوا معيّن شود به طورى كه غرر نباشد و جايز است كه با طبيب مقاطعه كند معالجه‏ى مريض را تا مدت معيّن يا تا آن كه شفا بيابد، بلكه جايز است كه با او مقاطعه كند به مبلغى به قيد آن كه مريض شفا بيابد بشرط شفاى او در صورتى كه شفا، مظنون باشد بلكه مطلقاً. «هجدهم» اگر كسى را اجير كنند براى ختم قرآن، واجب نيست بر اجير كه به ترتيب از سوره‏ى «فاتحه» شروع كند و به سوره‏ى «ناس» ختم كند بلكه جايز است بر خلاف ترتيب تمام سوره‏هاى قرآن را بخوانند بلكه جايز است بر خلاف ترتيب، تمام آيات آن را بخواند و از اين جهت است كه اگر بفهمد فلان آيه را غلط خوانده يا آن كه خواندن فلان آيه را فراموش كرده، كفايت مى‏كند فقط همان آيه را بخواند. بلى، اگر بر او شرط ترتيب كند عمل به شرط لازم است و هر گاه اجمالًا بعد از تمام كردن قرآن يقين كند كه اعراب بعض آيات را يا آن كه بعض حروف آن را از مخرج اداء نكرده يا آن كه به جاى كلمه، اشتباهاً كلمه‏ى ديگر گفته، دور نيست كافى باشد و اعاده‏ى تمام قرآن بر او واجب نباشد زيرا كه به اجاره‏ى خواندن قرآن به نحو متعارف بر او واجب مى‏شود و معلوم است كه غالباً چنين اشتباهات از قاريها صادر مى‏شود. بلى، اگر بر مؤجر شرط كند كه اصلًا غلط نخوانده، بايد اعاده كند. و هم چنين است استيجار زيارات منقوله و غير زيارات. و هم چنين در استيجار براى كتابت كتابى يا قرآن يا دعايى و نحو آنها ضرر ندارد اسقاط بعض كلمات يا حروف يا غلط نوشتن آن. «نوزدهم» در استيجار، حج بلدى كفايت نمى‏كند مثلًا كسى را اجير كنند كه از بلد ميت برود تا نجف مثلًا و ديگرى را اجير كنند كه از نجف برود تا ميقات و ديگرى را كه از ميقات برود به مكه و حج به جا آورد زيرا كه بايد مؤجر از بلد ميت به قصد حج حركت كند و در مفروض، قصد او تا نجف پيشتر نيست پس سير او مقدمه‏ى حج نيست و نظير آن است كه كسى را اجير كند براى عمره‏ى تمتّع و ديگرى را براى حج تمتّع و صحت آن مشكل است بلكه لازم قائل به صحت آن است كه جايز باشد كسى را اجير كند براى ركعت اول نماز و ديگرى را براى ركعت دوم تا آخر آن. «بيستم» اگر كسى را اجير كنند براى نماز به نيابت ميت و اجير نماز كند و لكن بعض واجبات غير ركنيّه سهواً از او فوت شود كه نماز باطل نباشد پس اگر سهواً و زايد از متعارف نباشد ممكن است كه بگوئيم كه از اجرت‏

/ 440