غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن كه ريشه‏ى آن به جائى رسيده باشد كه رطوبت زمين كفايت آن كند و ديگر محتاج به آب نباشد در صورتى كه محتاج به اعمال ديگر باشد هر چند اين معامله از باب مساقات نيست چنانچه ذكر نمودم در معامله بر اشجارى كه ثمره‏ى آن رسيده و ديگر حاجت به آب ندارد.

مسأله 5

جايز است مساقات فسيل نخل كه مغروس باشد هر چند تا چند سال ديگر ميوه ندهد به شرط آن كه مدت مساقات را آن قدر طولانى قرار دهند كه ميوه‏ى آن را درك كند.

مسأله 6

گذشت كه مساقات ريشه‏ى درختى كه نكاشته باشند صحيح نيست لكن جايز است مساقات بستانى كه اصول مغروسه دارد و اصول غير مغروسه را نيز مشتمل باشد به اين كه بر عامل شرط كنند كه آنها را نيز بكارد و آب دهد تا ميوه دهد بلكه اقوى صحت معامله بر فسيل نكاشته است به تنهائى تا مدتى كه ميوه‏دار شود اگر چه از مساقات مصطلحه خارج است.

مسأله 7

مساقات معامله‏ى لازم است و باطل نمى‏شود مگر به اقاله‏ى طرفين يا فسخ به خيار شرط يا به خيار تخلّف بعض شروط يا به عروض مانع عام كه موجب بطلان باشد و نحو آن.

مسأله 8

باطل نمى‏شود مساقات به مردن مالك يا عامل و به موت مالك منتقل مى‏شود حصه‏ى او به ورّاثش و با موت عامل، وراث او به جاى او مى‏باشند لكن وارث را جبر به عمل نمى‏كند. اگر خودش يا اجير او متصدّى عمل شد كه هيچ و الّا حاكم شرع از تركه‏ى او برمى‏دارد و كسى را براى مباشرت عمل او اجير مى‏كند تا ميوه‏ى آن برسد و ميوه‏ى آن را به مقتضاى قرارداد مالك و عامل ما بين مالك و وارث عامل قسمت مى‏كند. بلى، در صورتى كه در مساقات مقيّد كرده باشند به عمل عامل به نفسه، به مردن او باطل مى‏شود به خلاف آن كه در ضمن العقد شرط مباشرت عامل كرده باشند و بميرد كه در اين صورت مالك مخيّر است بين فسخ معامله به تخلّف شرط و بين اسقاط حق الشرط و راضى شدن به عمل وارث عامل يا اجير او.

مسأله 9

علماء گفته‏اند در صورتى كه در عقد مساقات خدمات باغ را معيّن نكنند كه بر عهده‏ى مالك باشد يا بر باغبان، جمله از كارها بر باغبان است و جمله بر مالك و ضابطه‏ى كارهائى كه بر باغبان است [عبارت از] كارهائى است كه هر ساله متجدد و مكرر لازم است مثل اصلاح زمين به كندن اگر محتاج باشد و تنقيه نهرها و آب دادن باغ و مقدمات آن مثل دلو و طناب و اصلاح جداول و آب‏كشى از چاه و نحو آن و كندن حشيش كه مضرّ به باغ و بريدن جريده‏هاى درخت خرما و شاخه‏هاى زياد درخت انگور و تلقيح كه پاشيدن گرد درخت نر بر ماده باشد و چيدن ميوه و پهن كردن آن در آفتاب و پاكيزه كردن زمين آن و محافظت كردن ميوه تا زمان قسمت كردن. و ضابط كارهائى كه بر مالك است آن كه هر ساله مكرر نشود هر چند در آن سال اتفاقاً مكرر شود مثل كندن چاه و نهر و بناء ديوار باغ و دولاب‏

/ 440