غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نرسيده باشد. «پنجم» در مسأله زكات كه بر عامل نيز واجب است اگر حصه‏ى او به قدر نصاب باشد زيرا كه سبب وجوب آن كه مالك بودن حال انعقاد يا بَدْو صلاح باشد، محقّق شده به خلاف آن كه بگوئيم ملكيّت او متوقف بر قسمت است و ابن زهره قدس سره فرموده كه در مزارعه و مساقات زكات بر عامل واجب نيست زيرا كه حصه‏ى او به منزله‏ى اجرت است و لكن اين دليل ضعيف است زيرا كه به عقد معاوضه مالك حصه شده نه به عنوان اجرت با آن كه مالك شدن به اجرت نيز، مانع از تعلّق زكات نيست در صورتى كه وقت تعلّق زكات مالك باشد مثل آن كه پيش از ظهور ثمره، كسى را اجير كند و ميوه آن را مال الاجاره قرار دهد كه بر فرض آن كه به قدر نصاب باشد متعلّق زكات است و نظير آن كه زرع را پيش از ظهور ثمر بخرد كه متعلّق زكات است.

مسأله 34

اگر اختلاف كنند در آن كه بر يكى از مالك و عامل شرطى شده يا نه؟ قول منكر مقدّم است. و اگر اختلاف كنند در صحت عقدى كه واقع شده و عدم آن، قول مدّعى صحت مقدّم است و اگر اختلاف كنند در قدر حصه‏ى عامل قول مالك كه منكر زياده است مقدّم است. و هم چنين است با اختلاف در كم و زياد مدت و اگر اختلاف كنند در قدر حاصل، قول عامل مقدّم است. و هم چنين است اگر مالك ادعا كند بر باغبان كه از حاصل دزديده يا تلف كرده يا خيانت كرده، قول عامل مقدّم است. و هم چنين اگر ادعا كند بر او كه تلف به تفريط او شده، در صورتى كه امين او بوده چنانچه ظاهر آن است كه عامل امين باشد. و معتبر نيست در سماع دعواى مالك تعيين مقدار آن چه بر او ادعا مى‏نمايد بنا بر اقوى.

مسأله 35

اگر خيانت عامل ثابت شود به بيّنه يا غير آن آيا مالك را مى‏رسد كه ثمره را از دست عامل بگيرد يا نه؟ دو قول است: اقوى آن است كه نمى‏تواند زيرا كه عامل مسلّط است بر حصه‏ى خود و به سبب آن كه مالك نيز مسلّط است بر حصه‏ى خود، مالك را مى‏رسد كه امينى را اجير كند و ضمّ به عامل نمايد كه محافظت نمايد و اجرت او بر مالك است. و اگر عامل نمى‏تواند محافظت حصه‏ى خود را نيز بنمايد در اين صورت جايز است رفع يد عامل از ميوه و استيجار كسى كه تمام ميوه را محافظت نمايد و اجرت او نيز بر مالك است.

مسأله 36

علماء فرموده‏اند كه مغارسه باطل است به اين معنى كه زمين خود را به كسى دهد كه درخت در آن بكارد كه هر دو در آن درخت شريك باشند خواه قرار دهند كه حصه‏ى زمين هم از عامل باشد يا نه؟ و جماعتى از علماء ادعاء اجماع بر بطلان آن نموده و لكن اردبيلى و صاحب كفايه اشكال در آن نموده‏اند و بر فرض آن كه اجماع محقّق نباشد، اشكال در محل است و بنا بر بطلان، آن چه درخت در آن بكارد پس اگر ريشه‏ى آن از مالك باشد بايد اجرت عمل غارس را بدهد به شرط آن كه غارس با جهل به بطلان كاشته باشد و

/ 440