مسأله 1
«1» معتبر نيست در صحت ضمان، علم به مقدار دين و جنس آن بلكه با جهل به مقدار يا جنس آن، ضمان صحيح است به شرط آن كه در واقع متعيّن باشد و الّا باطل است مثل آن كه بگويد: قدرى از دين تو را ضامنم صحيح نيست و لكن بعض علماء معتبر دانستهاند علم به مقدار دين را و ممكن است فرق باشد ميان ضمان تبرّعى و ضمان با اذن كه در اول علم به مقدار معتبر نباشد و در دوم چون به قصد رجوع به عوض بر مضمون عنه ضامن شده معتبر باشد و اين تفصيل خالى از قرب نيست.باب دوم در احكام ضمان
بدان كه بعد از ضمان صحيح دين، از ذمّهى مضمون عنه منتقل مىشود به ذمّهى ضامن و ذمّهى مديون فارغ مىشود و معنى ضمان نزد اصحاب ما همين است و لكن نزد ديگران معنى ضمان ضمّ ذمّهى ضامن با ذمّهى مديون است و ظاهر اصحاب بطلان ضمان به اين معنى است و لكن ممكن است قائل به صحت آن نيز بشويم اگر چه از ضمان مصطلح خارج است.مسأله 1
اگر طلبكار ذمّهى ضامن را ابراء كند، ذمّهى او بريء مىشود چنانچه به ضمان ذمّه مديون فارغ شده بلكه ذمّهى مضمون عنه نيز از طلب ضامن بريء مىشود بخلاف آن كه طلبكار بعد از ضمان بگويد ذمّهى مضمون عنه را بريء نمودم كه اثرى بر آن(1). در اينجا يك مسأله بيشتر نيست و بهتر بود مسأله را بدون قيد عدد مىآورد.