باب دوم در احكام ضمان‏ - غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی - جلد 2

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به تهاتر و اگر بدون اذن او ضامن شده طلب زيد نيز بر قرار مى‏ماند تا بدهد و على اى حال، از باب حواله نيست زيرا كه مضمون عنه مديون خود را بر او حواله نكرده. «دهم» آن كه هر كدام از دين و مضمون له و مضمون عنه نزد ضامن معيّن و ممتاز باشد تا آن كه بتواند متعهّد شود. بلى، امتياز واقعى كافى است هر چند ضامن او را نشناسد پس ابهام و ترديد واقعى مضرّ به صحت ضمان است پس ضمان احد الدينين صحيح نيست هر چند طلبكار هر دو يك نفر و مديون هر دو يك نفر باشد و دو دين محسوب باشد. و هم چنين صحيح نيست با ترديد مضمون عنه به آن كه ضامن شود دين احد المديونين را هر چند يك نفر از هر دو طلبكار باشد و هم چنين با ترديد مضمون له به آن كه ضامن شود براى طلب يكى از دو نفر هر چند يك نفر مديون هر دو باشد كه صحيح نيست و هر گاه بداند كه زيد صد تومان مقروض است و طلبكار او را نشناسد يا آن كه بداند زيد صد تومان طلبكار است و مديون او را نشناسد، صحيح است ضامن آن دين شود زيرا كه طلبكار و مديون در هر دو صورت ممتاز و متعيّن است و مبهم و مردد نيست چنانچه اگر مقدار دين را نداند و بگويد: آن چه مديون هستى يا طلبكار از مردم هستى بر عهده من: صحيح است.

مسأله 1

«1» معتبر نيست در صحت ضمان، علم به مقدار دين و جنس آن بلكه با جهل به مقدار يا جنس آن، ضمان صحيح است به شرط آن كه در واقع متعيّن باشد و الّا باطل است مثل آن كه بگويد: قدرى از دين تو را ضامنم صحيح نيست و لكن بعض علماء معتبر دانسته‏اند علم به مقدار دين را و ممكن است فرق باشد ميان ضمان تبرّعى و ضمان با اذن كه در اول علم به مقدار معتبر نباشد و در دوم چون به قصد رجوع به عوض بر مضمون عنه ضامن شده معتبر باشد و اين تفصيل خالى از قرب نيست.

باب دوم در احكام ضمان‏

بدان كه بعد از ضمان صحيح دين، از ذمّه‏ى مضمون عنه منتقل مى‏شود به ذمّه‏ى ضامن و ذمّه‏ى مديون فارغ مى‏شود و معنى ضمان نزد اصحاب ما همين است و لكن نزد ديگران معنى ضمان ضمّ ذمّه‏ى ضامن با ذمّه‏ى مديون است و ظاهر اصحاب بطلان ضمان به اين معنى است و لكن ممكن است قائل به صحت آن نيز بشويم اگر چه از ضمان مصطلح خارج است.

مسأله 1

اگر طلبكار ذمّه‏ى ضامن را ابراء كند، ذمّه‏ى او بري‏ء مى‏شود چنانچه به ضمان ذمّه مديون فارغ شده بلكه ذمّه‏ى مضمون عنه نيز از طلب ضامن بري‏ء مى‏شود بخلاف آن كه طلبكار بعد از ضمان بگويد ذمّه‏ى مضمون عنه را بري‏ء نمودم كه اثرى بر آن‏

(1). در اينجا يك مسأله بيشتر نيست و بهتر بود مسأله را بدون قيد عدد مى‏آورد.

/ 440