مسأله 5
هر گاه ضامن ادعا كند كه مال الضمان را وفا كردهام و مضمون له منكر شود و قَسَم بخورد ضامن نمىتواند رجوع كند به مضمون عنه در صورتى كه او را تصديق نكند. بلى، با تصديق او و اعتراف به آن كه مأذون در ضمان بوده مىتواند رجوع كند بلكه شهادت مضمون عنه براى ضامن كه وفاء نموده مقبول است در صورتى كه مانع خارجى در بين نباشد از قبيل تهمت و نحو آن.مسأله 6
اگر مديون كسى را اذن دهد كه دين او را اداء كند بدون ضمان و او ادا كند مىتواند كه به مديون رجوع كند و عوض بگيرد و اگر بگويد اداء كردهام و اذن دهنده منكر باشد، قول مأذون مقدّم است زيرا كه از جانب او امين است و اگر اذن داده كه در حضور شهود اداء كن و بگويد در حضور شهود دادهام و فعلًا شهود غائب باشند، باز قول مأذون مقبول است و اگر يقين داشته باشد كه در حضور شهود نداده مىتواند از او قبول نكند و اگر آن كه بداند دين را ادا كرده در غير حضور شهود محتمل است كه بر فرض رجوع او دادن عوض واجب باشد زيرا كه غرض از حضور شهود يقين به اداء دين است و مفروض تحقّق آن است.تمام شد كتاب ضمان و الحمد للَّه و الصلاة على محمّد و آله الطاهرين.(1). يعنى وجود بيّنه را مىتوان به عنوان شاهد اذن قرار داد.