بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
آن چه بعضى فرمودهاند كه اگر محال عليه تبرّع به وفا كند و به محتال بگويد: طلبى كه از فلانى دارى حواله كردم بر خودم. در اين صورت رضاى محتال و محال عليه معتبر است و رضاى محيل كه مديون است شرط نيست، بى وجه است زيرا كه اينجا محيل و محال عليه يك نفر است و او راضى است علاوه بر آن كه از باب حواله نيست بلكه از باب ضمان است و هم چنين معتبر است رضاى محال عليه نيز در صورتى كه مديون محيل نباشد يا غير جنسى كه حوالهى او كرده مديون باشد به خلاف آن كه حواله كند بر او به همان جنسى كه از او طلبكار است كه در اعتبار رضاى او خلاف است و دور نيست كه فرق باشد بين آن كه محيل به او بگويد از همان حقّى كه بر ذمّهى تو دارم به او بده كه به منزلهى وكيل در وفاء دين باشد كه تا او وفا نكند ذمّهى محيل فارغ نشود كه رضاى او معتبر نباشد و بين آن كه او را مشغول ذمّهى محتال كند و به مجرد حواله ذمّهى محيل فارغ شود كه رضاى او معتبر باشد. «چهارم» آن چه حوالهى او مىكند بر ذمّهى محيل ثابت باشد، خواه مستقرّ بر ذمّهاش باشد يا متزلزل پس حوالهى كسى كه آن چيز بر او ثابت نباشد صحيح نيست خواه سبب آن موجود شده باشد مثل مال الجعاله پيش از عمل و مال السبق و الرمايه پيش از حصول سبق يا موجود نشده باشد مثل حواله بر كسى كه از او استقراض مىنمايد و اين بنا بر مشهور است و لكن دور نيست كفايت حصول سبب چنانكه در ضمان گذشت بلكه دور نيست صحيح باشد كه به ديگرى بگويد: يك تومان به من قرض بده و عوض آن را از زيد بگير و زيد راضى باشد پس ذمّهى محيل فارغ و ذمّهى محال عليه بعد از عمل و بعد از قرض دادن مشغول مىشود. «پنجم» مالى را كه حواله مىكند از حيث جنس و قدر براى محيل و محتال معلوم باشد پس حوالهى مجهول بنا بر مشهور صحيح نيست و ممكن است، در صورتى كه بعد از اين معلوم شود مثل آن كه در دفتر خود ثبت كرده صحيح باشد نظير آن چه در ضمان گذشت كه با جهل دين صحيح است بلكه دور نيست صحت حواله هر چند بعد از اين هم معلوم نشود زيرا كه ممكن است آن كه قدر متيقّن از او گرفته شود بلكه اگر بگويد آن چه بيّنه شهادت دهد به طلب تو و ثابت شود از فلان كس بگير نيز صحيح باشد. بلى، [اگر بگويد] يك كدام از دو طلب خود را كه بر من دارى از فلانى بگير باطل است چنانچه اگر بگويد قدرى از طلب خود را از فلانى بگير باطل است. بلى، اگر يكى از دو دين خود را بطور واجب تخييرى حواله كند، ممكن است حكم به صحت آن. «ششم» مالى كه حواله مىكند از حيث جنس و نوع و وصف با آن چه بر ذمّهى محال عليه طلب دارد متوافق باشد پس اگر بگويد از دنانير كه بر ذمّهى تو دارم ده درهم به فلان بده گفتهاند صحيح نيست و اقوى صحت آن است. و اما صورتى كه از او دنانير