بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كه به موت او باطل مىشود و بين غير آن كه وراث او مىتواند ردّ يا قبول نمايد و قول مشهور اقوى است و چند امر باقى ماند: «اول» آن كه آيا حكم اختيار قبول و ردّ شامل ورثهى وارث هست كه اگر وارث موصى له نيز پيش از اختيار ردّ يا قبول بميرد ورثهى آنها به جاى ايشانند در اختيار يا نه؟ «دوم» اگر بعض ورثه موصى له قبول وصيّت نمايند و بعضى ردّ كنند آيا نسبت به حصهى هر دو باطل مىشود يا هر دو صحيح است و رد كننده نيز حصهى خود را مىبرد يا نسبت به حصهى قبول كننده فقط صحيح است با آن كه تمام صحيح و مال مختص به قبول كننده است يا آن كه فرق است بين مردن او پيش از وفات موصى كه باطل شود يا بعد از آن كه به مقدار حصهى قابل صحيح باشد؟ چند وجه است. «سوم» آيا مال به قبول وارث موصى له منتقل مىشود به مورّث و از او نقل به وارث مىشود يا آن كه از اول از موصى منتقل مىشود به وارث دو وجه است: و وجه دوم اوجه است. «چهارم» آيا مدار بر وارث، وقت موت موصى له است در صورتى كه پيش از موت موصى بميرد يا وارث وقت موت موصى است يا آن كه مبنى بر آن است كه مال به قبول وارث منتقل شود به مورّث و از او به وارث منتقل شود يا آن كه از موصى منتقل مىشود به وارث كه بنا بر اول مدار بر وارث وقت موت موصى له است و بنا بر دوم بر وارث وقت موت موصى، وجوهى است. «پنجم» اگر وصيّت كند براى او به زمينى و موصى له پيش از قبول بميرد آيا زوجهاش از آن زمين ارث مىبرد يا نه؟ دو وجه است و مبنى است بر دو وجه مسألهى متقدمه، پس بنا بر انتقال به ميّت و از او به وارث، زوجه از آن ارث نمىبرد و بنا بر انتقال مانعى ندارد زيرا كه به وصيّت از موصى به او رسيده نه به ارث از زوج چنانچه اخراج ديون و وصايا از موصى به بعد از قبول وارث و عدم آن مبنى بر وجهين است و اگر وصيّت كند به چيزى كه از حبوه باشد آيا بنا بر انتقال به ميّت مختص ولد اكبر باشد يا نه؟ مشكل است. «ششم» اگر موصى به مملوكى باشد كه بر موصى له منعتق شود مثل پدر يا مادر او پس بنا بر آن كه بگوئيم كه به قبول وارث منتقل به مورّث مىشود بطور كشف و موت او بعد از موت موصى بوده آن مملوك منعتق و با ساير ورثه كه در طبقهى او باشند در ميراث شريك است و اگر طبقهى او مقدّم باشد تمام ميراث براى اوست پس كسانى كه قبول وصيّت كردهاند به سبب رفع مانع ارث از طبقهى سابقه از وارث بودن ساقط مىشوند و در صورتى كه موت موصى له قبل از موت موصى بوده و قائل به نقل شويم و بگوئيم كه مملوك حال قبول وارث در يك آن، منتقل به موصى له مىشود و بلا فاصله آزاد مىشود و لكن در صورتى كه بعد از قسمت تركه، موصى له منعتق شود از تركهى او ارث نمىبرد زيرا كه در آن وقت عبد بوده و مانع از ارث بردن داشته به خلاف صورتى كه پيش از